نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 346
قرآن از دو راه به آنها پاسخ مىگويد:
نخست اينكه" خداوند از هر عيب و نقص منزه است، و از همه چيز بى نياز است
(سُبْحانَهُ هُوَ الْغَنِيُ).
اشاره به اينكه نياز به فرزند يا به خاطر احتياج جسمانى به نيرو، و كمك او
است، و يا به خاطر نياز روحى و عاطفى، و از آنجا كه خداوند از هر عيب و نقصى و از
هر كمبود وضعى منزه است و ذات پاكش يك پارچه غنا و بى نيازى است ممكن نيست براى
خود فرزندى انتخاب كند.
" او مالك همه موجوداتى است كه در آسمانها و زمين است" (لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ).
و با اينحال چه معنى دارد كه او فرزندى براى خود انتخاب كند تا او را آرامش
ببخشد و يا به او كمك كند؟! جالب اينكه در اينجا تعبير به" اتخذ"
(انتخاب و اختيار كرد) شده است و اين نشان مىدهد كه آنها معتقد بودند فرزندى از
خداوند متولد نشده بلكه مىگفتند خدا موجوداتى را به فرزندى خود برگزيده است، درست
همانند كسانى كه از آنها فرزند نمىشود و كودكى را از پرورشگاه و مانند آن براى
خود انتخاب مىكنند، به هر حال اين جاهلان كوتهبين گرفتار اشتباه مقايسه خالق و
مخلوق بودند، و ذات بى نياز خدا را به وجود محدود و نيازمند خويش مقايسه مىكردند.
دومين پاسخى را كه قرآن به آنها مىگويد اين است كه: هر كس ادعايى دارد بايد
دليلى بر مدعاى خود اقامه كند" آيا شما بر اين سخن دليلى داريد؟