نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 294
اسلامى را هر مسلمان با ايمانى مىتواند انجام دهد) و سرانجام به او گفتيم كه
ما با لغت عربى صحبت مىكرديم.
ولى او گفت من هر چند يك كلمه از مطالب شما را نفهميدم اما بوضوح ديدم كه اين
كلمات آهنگ عجيبى داشت اما از اين مهمتر مطلبى كه نظر مرا فوق العاده بخود جلب كرد
اين بود كه در لابلاى خطبه امام شما جملههايى وجود داشت كه از بقيه ممتاز بود،
آنها داراى آهنگ فوق العاده مؤثر و عميقى بودند آن چنان كه لرزه بر اندام من
مىانداخت يقينا اين جملهها مطالب ديگرى بودند، فكر مىكنم امام شما به هنگامى كه
اين جملهها را ادا مىكرد مملو از روح القدس شده بود! ما كمى فكر كرديم و متوجه
شديم اين جملهها همان آياتى از قرآن بود كه من در اثناء خطبه و در نماز آنها را مىخواندم،
اين موضوع ما را تكان داد و متوجه اين نكته ساخت كه آهنگ مخصوص قرآن آن چنان مؤثر
است كه حتى بانويى را كه يك كلمه مفهوم آن را نمىفهمد تحت تاثير شديد خود قرار
مىدهد [1]
***
در
آيه بعد اشاره به يكى از علل اساسى مخالفتهاى مشركان كرده، مىگويد:
آنها قرآن را به خاطر اشكالات و ايرادهايى انكار نمىكردند" بلكه تكذيب و
انكارشان به خاطر اين بود كه از محتواى آن آگاهى نداشتند" (بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ).
در واقع عامل انكار عدم آگاهى و جهل آنها بود.
اما اينكه منظور از اين جمله جهل در باره چه امورى بوده است، مفسران احتمالات
متعددى دادهاند كه تمام آنها مىتواند در آيه منظور بوده باشد از جمله:
جهل به معارف دينى و مبدء و معاد، همانگونه كه قرآن از قول مشركان در مورد
معبود حقيقى (اللَّه) نقل مىكند كه مىگفتند: أَ جَعَلَ الْآلِهَةَ إِلهاً واحِداً إِنَّ هذا لَشَيْءٌ
عُجابٌ:"