نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 410
" جنگ و غارت" جزئى از زندگى او را تشكيل مىداد، و تحمل سه ماه آتش
بس پى در پى براى آنها طاقتفرسا بود، لذا كوشش مىكردند لا اقل ماه محرم را از
اين سه ماه جدا كنند.
اين احتمال نيز داده شده است كه گاهى به خاطر افتادن ذى الحجه در تابستان
مسئله حج بر آنها دشوار مىشد و مىدانيم حج و مراسم آن براى عرب جاهلى تنها مسئله
عبادت نبود بلكه اين مراسم بزرگ كه از زمان ابراهيم ع به ياد مانده بود كنگره
عظيمى محسوب مىشد كه مايه رونق تجارت و اقتصاد آنها بود و فوائد گوناگونى از اين
اجتماع نصيب آنها مىشد، لذا جاى ماه" ذى الحجة" را به ميل خود تغيير
داده، و ماه ديگرى را كه هوا در آن ماه، آمادگى بيشترى داشت بجايش قرار مىدادند،
و ممكن است هر دو فلسفه صحيح باشد.
اما به هر صورت اين عمل سبب مىشد كه آتش جنگها هم چنان فروزان بماند، و فلسفه
ماههاى حرام پايمال شود، و مراسم حج بازيچه دست اين و آن و وسيلهاى براى منافع
مادى آنها گردد.
قرآن اين كار را زيادى در كفر شمرده، زيرا علاوه بر شرك و" كفر
اعتقادى" كه داشتند با زير پا گذاشتن اين دستور مرتكب" كفر عملى"
هم مىشدند، به خصوص اينكه با اين كار دو عمل حرام انجام مىدادند يكى اينكه حرام
خدا را حلال كرده بودند، و ديگرى اينكه حلال خدا را حرام نموده بودند.
***
3- وحدت كلمه در برابر دشمن
قرآن در آيات فوق دستور مىدهد كه به هنگام مبارزه با دشمن، مسلمانان متفقا و
در صف واحد با آنها پيكار كنند، و از اين دستور استفاده مىشود كه حتى مبارزات
سياسى و فرهنگى و اقتصادى و نظامى خود را در برابر آنان هماهنگ سازند، و تنها در
سايه چنين وحدتى كه از روح توحيد اسلام سرچشمه مىگيرد
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 410