30- (به خاطر
بياور) هنگامى را كه كافران نقشه مىكشيدند كه تو را به زندان بيفكنند، يا به قتل
برسانند، و يا (از مكه) خارج سازند، آنها چاره مىانديشيدند (و تدبير مىكردند) و
خداوند هم تدبير مىكرد و خدا بهترين چارهجويان (و مديران) است.
شان نزول:
مفسران و
محدثان، آيه فوق را اشاره به حوادثى مىدانند كه منتهى به هجرت پيامبر ص از مكه به
مدينه شد، اين حوادث كه با تعبيراتى مختلف نقل شده همگى يك حقيقت را تعقيب مىكنند
و آن اينكه خداوند به طرز اعجاز آميزى پيامبر ص را از دام يك خطر بزرگ و قطعى
رهايى بخشيد، جريان حادثه طبق نقل" در المنثور" چنين است:
گروهى از
قريش و اشراف مكه از قبائل مختلف جمع شدند تا در" دار الندوة" (محل
انعقاد جلسات مشورتى بزرگان مكه) اجتماع كنند، و در باره خطرى كه از ناحيه پيامبر
ص آنها را تهديد مىكرد بينديشند.
(مىگويند) در اثناء راه پير مرد خوشظاهرى به
آنها برخورد كرد كه در واقع همان شيطان بود (يا انسانى كه داراى روح و فكر شيطانى)
از او پرسيدند كيستى؟ گفت پير مردى از اهل نجد هستم چون از تصميم شما با خبر شدم
خواستم
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 145