نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 88
" فلنقصن" كه از ماده" قصه" گرفته شده است، در اصل به
معنى پشت سر هم قرار گرفتن است، و چون در شرح يك ماجرا، مطالب پشت سرهم، پياده مى-
شود، به آن" قصه" مىگويند، و همچنين مجازاتى كه پشت سر جنايت انجام
مىگردد،" قصاص" گفته مىشود و نيز به قيچى" مقص" (بر وزن
پسر) مى- گويند، چون موها را پشت سرهم قطع مىكند، و نيز جستجوى در باره چيزى را"
قص" (بر وزن مس) مىگويند، زيرا شخص جستجوگر حوادث را پشت سرهم تعقيب و دنبال
مىكند از آنجا كه در آيه چهار نوع تاكيد در اين زمينه ديده مىشود (لام قسم، و
نون تاكيد، و كلمه" علم" كه به صورت نكره ذكر شده و منظور از آن بيان
عظمت است، و جمله ما كُنَّا غائِبِينَ" هيچگاه غائب نبودهايم") استفاده مىشود كه
منظور آن است كه ما تمام جزئيات كار آنها را" مو به مو" و" پشت
سرهم" برايشان تشريح مىكنيم تا بدانند، كوچكترين نيت يا عملى از علم ما
پنهان نمىماند [1]
سؤال براى چيست؟
نخستين بحثى كه در اينجا پيش مىآيد اين است كه ما مىدانيم خدا همه چيز را
مىداند و اصولا در همه جا حاضر و ناظر است با اينحال چه نيازى به سؤال دارد كه
انبياء و امتها را عموما و بدون استثناء مورد بازپرسى قرار دهد؟!.
جواب اين پرسش روشن است، زيرا اگر سؤال براى استعلام و درك واقعيت چيزى باشد،
در مورد كسى كه عالم است معنى ندارد ولى اگر منظور توجه دادن خود شخص و اتمام حجت
به او و امثال آن بوده باشد، هيچ مانعى ندارد، درست مثل اينكه ما به شخص
فراموشكارى خدمتهاى زياد كردهايم، و او به جاى
[1] تفسير" مجمع البيان" و
تفسير" تبيان"، بحث فوق را در زمينه معنى" قصه" در ذيل آيه
آوردهاند.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 88