نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 398
بر دست و پا و گردنشان سنگينى مىكرد، مىشكند (وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِي
كانَتْ عَلَيْهِمْ) [1] و چون اين صفات ششگانه به ضميمه مقام رسالت كه
مجموعا هفت صفت مىشود، رويهمرفته نشانه روشن و دليل آشكارى بر صدق دعوت او است
اضافه مىكند:" كسانى كه به او ايمان بياورند و مقامش را بزرگ بشمرند و او را
در ابلاغ رسالتش يارى كنند، و از نور آشكارى كه با او نازل شده يعنى قرآن مجيد
پيروى كنند، بدون شك چنين افرادى رستگارانند" (فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ
اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ).
" عزروه" از ماده" تعزير" به معنى حمايت و يارى كردن
آميخته با احترام و بزرگداشت است، و بعضى گفتهاند كه اصل آن به معنى،" منع و
جلوگيرى" است، اگر جلوگيرى از دشمن باشد، مفهوم آن يارى كردن است، و اگر
جلوگيرى از گناه باشد، مفهوم آن مجازات و تنبيه است، و لذا به مجازاتهاى خفيف تعزير
مىگويند.
قابل توجه اينكه در آيه فوق به جاى" انزل اليه"" أُنْزِلَ مَعَهُ"
(با او نازل گرديد) آمده است، در حالى كه مىدانيم شخص پيامبر ص نزولى از آسمان
نداشت، ولى چون نبوت و رسالت او همراه قرآن از طرف خدا نازل شد، تعبير به"
معه" شده است.
در اينجا به چند موضوع مهم بايد توجه داشت:
***
[1]" اصر" در اصل به معنى
نگهدارى و محبوس كردن است، و به هر كار سنگينى كه انسان را از فعاليت باز
مىدارد" اصر" گفته مىشود، اگر عهد و پيمان و يا مجازات و كيفر
را" اصر" مىگويند به خاطر محدوديتهايى است كه براى انسان ايجاد مىكند.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 398