نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 335
زيانى داشته و نه سودى دارد، با انتخاب و قرارداد و گذاردن نام بت و معبود بر
آن، ناگهان سرچشمه آثارى گردد، پرستش آن انسان را به خدا نزديك كند، و بىاحترامى
به آن دور، عبادتش سرچشمه خير و بركت، و تحقيرش منشا ضرر و زيان گردد، و اين نهايت
جهل و بىخبرى است.
درست است كه منظور بنى اسرائيل اين نبوده براى ما معبودى بساز كه خالق جهان
باشد، بلكه منظورشان اين بوده معبودى بساز كه با پرستش آن به خدا نزديك شويم و
مايه خير و بركت گردد، ولى آيا با يك نامگذارى و يا مجسمه سازى، ممكن است يك
موجود بىروح و بىخاصيت، ناگهان سرچشمه اين خواص و آثار گردد؟ آيا چيزى جز خرافه
و جهل و خيالات واهى و پندارهاى بى اساس مىتواند چنين كارى را توجيه كند؟! [1]
***
[2- زمينه بت پرستى در روان بنى اسرائيل]
2- شك نيست كه بنى اسرائيل قبل از مشاهده اين گروه بتپرستان زمينه فكرى
مساعدى بر اثر زندگى مداوم در ميان مصريان بتپرست براى اين موضوع داشتند، ولى
مشاهده اين صحنه تازه گويا جرقهاى شد كه زمينههاى قبلى، خود را نشان دهند، اما
در هر حال اين جريان نشان مىدهد كه انسان تا چه اندازه، تحت تاثير محيط قرار
دارد، محيط است كه مىتواند او را به خداپرستى سوق دهد، و محيط است كه مىتواند او
را به بتپرستى بكشاند، محيط است كه منشا انواع مفاسد و بدبختيها و يا سرچشمه صلاح
و پاكى مىگردد (اگر چه انتخاب خود او نيز عامل نهايى است) و به همين جهت اصلاح
محيط در اسلام فوق العاده مورد توجه قرار دارد.
[1] درباره تاريخچه بتپرستى در جلد
دوم تفسير نمونه صفحه 214 بحثهاى ديگرى مطالعه مىفرمائيد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 335