نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 230
رها سازيم"؟! نه هرگز چنين چيزى ممكن نيست (قالُوا أَ جِئْتَنا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَ نَذَرَ
ما كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا).
همانطور كه ملاحظه مىكنيد سطح افكار آنان به قدرى پائين بود كه از پرستش خداى
يگانه وحشت داشتند و پراكندگى و تعدد خدايان را براى خود، مايه افتخار
مىپنداشتند، و جالب اينكه تنها منطق آنان در اين زمينه همان تقليد كوركورانه از
سنن نياكان بود و گر نه چگونه ممكن بود بتوانند، تعظيم در برابر قطعات سنگ و چوب
را توجيه كنند.
و سرانجام براى اينكه اميد" هود" را به كلى از خود قطع كنند و به
اصطلاح حرف آخر را به او زده باشند گفتند:" اگر راست مىگويى و عذابها و
مجازاتهايى را كه به ما وعده مىدهى حقيقت دارد، هر چه زودتر آنها را به سراغ ما
بفرست و ما را محو و نابود كن"! (يعنى ما كمترين واهمهاى از تهديدهاى تو
نداريم) (فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ
الصَّادِقِينَ).
***
هنگامى كه سخن به اينجا رسيد و آخرين حرف خود را كه نشانه امتناع كامل از
قبول دعوت هود بود زدند و او به كلى از هدايت آنان مايوس شد، به آنها گفت: اكنون
كه چنين است بدانيد" عذاب و كيفر و خشم خدا بر شما مسلما واقع خواهد شد"
(قالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُمْ مِنْ
رَبِّكُمْ رِجْسٌ وَ غَضَبٌ).
" رجس" در اصل به معنى چيز ناپاك است و بعضى از مفسران معتقدند ريشه
اصلى آن معنى وسيعترى دارد و به معنى هر چيزى است كه باعث دورى و تنفر مىشود و
لذا به انواع پليديها و نجاستها و مجازاتها،" رجس" گفته مىشود، زيرا
همه اين امور موجب فاصله گرفتن انسان و تنفر او مىگردد.
در هر صورت اين كلمه در آيه فوق مىتواند به معنى مجازات و عذاب الهى باشد و
ذكر آن با جمله" قد وقع" كه به صورت فعل ماضى است اشاره به اين
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 230