نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 381
1- چشمها، خدا را نمىبيند.
دلائل عقلى گواهى مىدهد كه خداوند هرگز با چشم ديده نخواهد شد، زيرا چشم تنها
اجسام يا صحيحتر بعضى از كيفيات آنها را مىبيند و چيزى كه جسم نيست و كيفيت جسم
هم نمىباشد، هرگز با چشم مشاهده نخواهد شد و به تعبير ديگر، اگر چيزى با چشم ديده
شود، حتما بايد داراى مكان و جهت و ماده باشد، در حالى كه او برتر از همه اينها
است، او وجودى است نامحدود و به همين دليل بالاتر از جهان ماده است، زيرا در جهان
ماده همه چيز محدود است.
در بسيارى از آيات قرآن از جمله آياتى كه در مورد بنى اسرائيل و تقاضاى رؤيت
خداوند سخن مىگويد با صراحت كامل، نفى امكان رؤيت از خداوند شده است (به طورى كه
شرح آن در تفسير آيه 143 سوره اعراف بخواست خدا خواهد آمد).
عجيب اين است كه بسيارى از اهل تسنن معتقدند كه خداوند اگر در اين جهان ديده
نشود در عالم قيامت ديده مىشود! و به گفته نويسنده تفسير المنار هذا مذاهب اهل
السنة و العلم بالحديث:" اين عقيده اهل سنت و دانشمندان حديث است" [1] و عجيبتر اينكه
حتى محققان معاصر و به اصطلاح روشنفكران آنها نيز تمايل به اين موضوع نشان مىدهند
و حتى گاهى سرسختانه روى آن ايستادگى مىكنند! در حالى كه بطلان اين عقيده به حدى
روشن است كه نياز به بحث ندارد، زيرا دنيا و آخرت (با توجه به معاد جسمانى) هيچ
تفاوتى در اين مساله نخواهد داشت، آيا خداوند كه وجودى ما فوق ماده است در قيامت
تبديل به يك وجود مادى مىشود و از آن مقام نامحدودى به محدودى خواهد گرائيد، آيا
او در آن