نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 38
تفسير:
به دنبال
بحثى كه در آيات گذشته درباره غلو مسيحيان درباره حضرت مسيح ع و اعتقاد به الوهيت
او گذشت، در اين آيات با دلائل روشنى در چند جمله كوتاه اين اعتقاد آنها را ابطال
مىكند، نخست مىگويد: چه تفاوتى در ميان مسيح و ساير پيامبران بود كه عقيده به
الوهيت او پيدا كردهايد، مسيح بن مريم نيز فرستاده خدا بود و پيش از آن رسولان و
فرستادگان ديگرى از طرف خدا آمدند (مَا الْمَسِيحُ ابْنُ
مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ).
اگر رسالت از
ناحيه خدا دليل بر الوهيت و شرك است پس چرا درباره ساير پيامبران اين مطلب را قائل
نمىشويد؟.
ولى مىدانيم
كه مسيحيان منحرف هرگز قانع نيستند كه عيسى ع را يك فرستاده خدا بدانند بلكه عقيده
عمومى آنها فعلا بر اين است كه او را فرزند خدا و به يك معنى خود خدا مىدانند كه
براى بازخريد گناهان بشريت (نه براى هدايت و رهبرى آنها) آمده است و لذا به او لقب
فادى (فدا شونده در برابر گناهان بشر) مىدهند.
سپس براى
تاييد اين سخن مىگويد: مادر او، زن بسيار راستگويى بود (و امه صديقه).
اشاره به
اينكه اولا كسى كه داراى مادر است و در رحم زنى پرورش پيدا مىكند و اينهمه نياز
دارد چگونه مىتواند خدا باشد؟ و ثانيا اگر مادر او محترم است به خاطر اين است كه
او هم در مسير رسالت مسيح ع با او هماهنگ بود و از رسالتش پشتيبانى مىكرد و به
اين ترتيب بنده خاص خدا بود و نبايد او را همچون يك معبود همانطور كه در ميان
مسيحيان رائج است كه در برابر مجسمه او تا سرحد پرستش خضوع مىكنند، عبادت كرد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 38