نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 289
گرچه در اين جمله روى سخن به پيغمبر ص است ولى مسلما اين حكم اختصاصى به او
ندارد و تمام مؤمنان را شامل مىشود، فلسفه اين حكم نيز روشن است زيرا اگر
مسلمانان در مجالس آنها شركت مىكردند، آنها براى انتقام گرفتن و ناراحت ساختن
ايشان به سخنان باطل و نارواى خود ادامه مىدادند، اما هنگامى كه با بىاعتنايى از
كنار آنها بگذرند طبعا سكوت خواهند كرد و به مسائل ديگر خواهند پرداخت، زيرا تمام
هدف آنها ناراحت ساختن پيامبر ص و مسلمين بود.
سپس اضافه مىكند اين موضوع به اندازهاى اهميت دارد كه" اگر شيطان ترا
به فراموشى افكند و با اين گونه اشخاص سهوا همنشين شدى به مجرد اينكه متوجه موضوع
گشتى فورا از آن مجلس برخيز و با اين ستمكاران منشين" (وَ إِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ
الذِّكْرى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ) [1]
دو سؤال
در اينجا دو سؤال پيش مىآيد نخست اينكه: مگر ممكن است شيطان بر پيامبر مسلط
گردد و باعث فراموشى او شود، و به تعبير ديگر آيا با وجود مقام عصمت و مصونيت از
خطا حتى در موضوعات، ممكن است پيامبر گرفتار اشتباه و فراموشى شود؟! در پاسخ اين
سؤال مىتوان گفت كه روى سخن در آيه گرچه به پيامبر است
[1] شايد نياز به تذكر نداشته باشد كه
منظور از لا تقعد (ننشين) اين نيست كه تنها نشستن با چنين اشخاصى ممنوع است بلكه
هدف شركت در جمع آنها است خواه به صورت جلوس باشد يا قيام و يا در حال راه رفتن.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 289