responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 5  صفحه : 256

شاهد اين تفسير همان است كه در داستان نوح پيغمبر كه شبيه داستان اشراف قريش است آمده در آنجا كه قوم نوح به او مى‌گويند: أَ نُؤْمِنُ لَكَ وَ اتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ‌:" ما به تو ايمان بياوريم در حالى كه افراد بى سر و پا از تو پيروى كرده‌اند" نوح در جواب مى‌گويد: وَ ما عِلْمِي بِما كانُوا يَعْمَلُونَ إِنْ حِسابُهُمْ إِلَّا عَلى‌ رَبِّي لَوْ تَشْعُرُونَ وَ ما أَنَا بِطارِدِ الْمُؤْمِنِينَ‌:" من چه اطلاعى از اعمال آنها دارم؟ حساب اعمال آنها بر خدا است اگر بدانيد، و من نمى‌توانم آنها را كه اظهار ايمان كرده‌اند از خود برانم". [1] نتيجه اينكه وظيفه پيامبر آن است كه هر فردى را كه اظهار ايمان كند بدون هيچ گونه تفاوت و تبعيض از هر قشر و طبقه‌اى كه باشد بپذيرد، چه رسد به افراد پاكدل و با ايمانى كه جز خدا نمى‌جويند و تنها گناهشان اين است كه دستشان از مال و ثروت تهى است، و آلوده زندگى نكبت‌بار اشراف نيستند.

يك امتياز بزرگ اسلام‌

مى‌دانيم در مسيحيت كنونى دايره اختيارات رؤساى مذهبى به طرز مضحكى توسعه يافته تا آنجا كه آنها براى خود حق بخشيدن گناه قائل هستند، و به همين جهت مى‌توانند كسانى را با كوچكترين چيزى طرد و تكفير كنند، و يا بپذيرند.

قرآن در آيه فوق و آيات ديگر صريحا يادآور مى‌شود كه نه تنها علماى مذهبى حتى شخص پيامبر ص نيز حق طرد كسى را كه اظهار ايمان مى‌كند، و كارى كه موجب خروج از اسلام بشود، انجام نداده ندارند. آمرزش گناه و حساب و كتاب بندگان تنها به دست خدا است، و هيچ كس جز او حق دخالت در چنين كارى ندارد.

ولى اشتباه نشود موضوع بحث در آيه" طرد مذهبى" است، نه" طرد


[1] سوره شعرا، آيه 111 تا 114.

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 5  صفحه : 256
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست