responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 5  صفحه : 107

آتش پرستى نياكان را به نوعى زنده كنند و در حقيقت منطقى جز منطق اعراب زمان جاهليت ندارند.

***
تضاد بى‌دليل‌

در تفسير" الميزان" از تفسير" در المنثور" از جمعى از دانشمندان عامه نقل شده: كه شخصى به نام" ابو الاحوص" مى‌گويد خدمت پيامبر اسلام ص رسيدم در حالى كه لباس كهنه و مندرسى بر تن داشتم پيامبر ص فرمود: مال و ثروتى دارى، گفتم: آرى فرمود: چه نوع مال؟

گفتم: همه گونه مال در اختيار دارم، شتر، گوسفند، اسب، و مانند اينها پيامبر ص فرمود: هنگامى كه خدا به تو چيزى داد بايد آثار آن را در تو ببيند (نه اينكه ثروت خود را كنار بگذارى و همانند مسكينان زندگى كنى).

سپس فرمود: آيا بچه‌شترهاى تو گوش دريده متولد مى‌شوند يا با گوشهاى سالم، گفتم: مسلما با گوش سالم، مگر ممكن است شتر، نوزاد گوش دريده بياورد؟! فرمود: پس لا بد خودت تيغ به دست گرفته گوشهاى يك عده از آنها را شكاف مى‌دهى و مى‌گويى اين" بحر" است و گوشهاى بعضى ديگر را پاره كرده و مى‌گويى اين" صرم" است؟ گفتم آرى چنين كار را مى‌كنم، فرمود: هرگز چنين كارى مكن هر چه خدا به تو داده است براى تو حلال است، سپس تلاوت فرمود:

ما جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَ لا سائِبَةٍ وَ لا وَصِيلَةٍ وَ لا حامٍ‌ [1] از اين روايت استفاده مى‌شود كه آنها قسمتى از اموال خود را معطل و بى مصرف نگاه مى‌داشتند، ولى بجاى آن صرفه‌جويى كرده، لباسهاى كهنه و مندرس در تن مى‌پوشيدند و اين يك تضاد بى‌دليل بود.


[1] الميزان جلد 6 صفحه 172.

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 5  صفحه : 107
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست