responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 4  صفحه : 352

نشان دهد كه چگونه جسد برادر خويش را به خاك بسپارد.

(فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوارِي سَوْأَةَ أَخِيهِ‌) [1] البته اين موضوع جاى تعجب نيست كه انسان مطلبى را از پرنده‌اى بياموزد زيرا تاريخ و تجربه هر دو نشان داده‌اند كه بسيارى از حيوانات داراى يك سلسله معلومات غريزى هستند كه بشر در طول تاريخ خود آنها را از آنان آموخته و دانش خود را با آن تكميل كرده است، حتى در بعضى از كتب طبى مى‌نويسند كه انسان در قسمتى از معلومات طبى خود مديون حيوانات است!.

سپس قرآن اضافه مى‌كند در اين موقع قابيل از غفلت و بى‌خبرى خود ناراحت شد و" فرياد بر آورد كه اى واى بر من! آيا من بايد از اين زاغ هم ناتوانتر باشم و نتوانم همانند او جسد برادرم را دفن كنم".

(قالَ يا وَيْلَتى‌ أَ عَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هذَا الْغُرابِ فَأُوارِيَ سَوْأَةَ أَخِي‌).

اما به هر حال سرانجام از كرده خود نادم و پشيمان شد همانطور كه قرآن ميگويد: (فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ‌).

آيا پشيمانى او به خاطر اين بود كه عمل زشت و ننگينش سرانجام بر پدر و مادر و احتمالا بر برادران ديگر آشكار خواهد شد؟ و او را شديدا سرزنش خواهند كرد؟ و يا به خاطر اين بود كه چرا مدتى جسد برادر را بر دوش مى‌كشيد و آن را دفن نميكرد؟ و يا به خاطر اين بوده كه اصولا انسان بعد از


[1]" يبحث" از ماده" بحث" بطورى كه در مجمع البيان آمده در اصل بمعنى جستجوى چيزى در خاك است ولى بعدا به هر گونه جستجو حتى در مباحث فكرى و عقلى آمده است و" سواة" در اصل بمعنى هر چيزى كه انسان را ناخوشايند آيد مى‌باشد و لذا گاهى به جسد مرده و حتى به عورت گفته مى‌شود- ضمنا بايد توجه داشت كه فاعل در جمله" ليريه" ممكن است خداوند باشد يعنى خدا مى‌خواست براى حفظ احترام هابيل طرز دفن او را به قابيل بياموزد و نيز ممكن است فاعل آن همان زاغ كه بفرمان خداوند چنين برنامه‌اى را اجراء كرد، باشد.

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 4  صفحه : 352
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست