نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 198
آنها هرگز، تحقيق حق نبود بلكه آنها هر روز براى فرار از پذيرش اسلام، در
برابر فشار محيط و استدلالات روشن قرآن، پيشنهاد جديدى مىكردند و اگر هم انجام
مىشد باز ايمان نمىآوردند، بدليل اينكه آنها در كتابهاى خود تمام نشانههاى
پيامبر اسلام ص را خوانده بودند و با اين حال از قبول حق، سرباز مىزدند.
قرآن در پاسخ آنها مىگويد: قُلْ قَدْ
جاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّناتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ
قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ:"
در پاسخ اين بهانهجويىها به- آنها بگو، گروهى از پيامبران بنى اسرائيل پيش از من
آمدند و نشانههاى روشنى با خود آوردند و حتى چنين قربانى براى شما آوردند اگر
راست مىگوئيد چرا به- آنها ايمان نياورديد و چرا آنها را كشتيد (اشاره به زكريا و
يحيى و جمع ديگرى از پيامبران بنى اسرائيل است كه بدست خود آنان بقتل رسيدند).
بعضى از مفسران اخير (مانند نويسنده تفسير المنار) احتمال ديگرى در باره مسئله
قربانى داده است كه خلاصه آن اين است: منظور آنها اين نبوده كه حيوانى ذبح شود و
آتشى بطرز اعجازآميز از آسمان فرود آيد و آن را بسوزاند بلكه منظور اين بوده كه در
دستورات مذهبى آنها يك نوع قربانى بنام قربانى سوختنى بوده، حيوانى را سر
مىبريدند و با مراسم مخصوصى آن را آتش مىزدند كه شرح اين مراسم در فصل اول سفر
لاويان از تورات آمده است.
آنها مدعى بودند كه خدا با ما عهد كرده كه اين دستور" قربانى
سوختنى" در هر آئين آسمانى خواهد بود، و چون در آئين اسلام نيست ما بتو ايمان
نمىآوريم! ولى اين احتمال در تفسير آيه بسيار بعيد است، زيرا اولا اين جمله در
آيه فوق عطف بر بينات شده كه گواهى مىدهد منظور از آن يك كار اعجازآميز است كه با
اين تفسير تطبيق نمىكند ثانيا كشتن يك حيوان و سپس سوزاندن آن يك عمل خرافى است و
نمىتواند جزء دستورات آسمانى انبياء باشد.
فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ در اين آيه خداوند، پيامبر خود را دلدارى مىدهد كه اگر
اين جمعيت
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 198