نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 129
خاصى جنگيدند، و بزودى پيروز شدند و لشكر دشمن از هم پراكنده شد و موجى از
شادى سراسر لشكر اسلام را فرا گرفت، ولى نافرمانى جمعى از تيراندازان كه در شكاف
كوه" عينين" به سركردگى" عبد اللَّه بن جبير" مىجنگيدند و
رها كردن آن سنگر حساس و مشغول شدن آنها و ديگران به جمعآورى غنائم، سبب شد كه و
رق برگردد و شكست سختى به لشكر اسلام وارد گردد.
هنگامى كه مسلمانان با دادن تلفات و خسارات سنگين به مدينه بازگشتند با يكديگر
مىگفتند مگر خداوند به ما وعده فتح و پيروزى نداده بود؟ پس چرا در اين جنگ شكست
خورديم؟ آيات فوق به آنها پاسخ مىگويد و علل شكست را توضيح مىدهد. اكنون به
تفسير جزئيات آيات باز مىگرديم:
وَ لَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ
تَحُسُّونَهُمْ[1]
بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذا فَشِلْتُمْ[2] در اين جمله، قرآن ميگويد: وعده خدا در باره پيروزى شما
كاملا درست بود و به همين دليل در آغاز جنگ پيروز شديد و به فرمان خدا دشمن را
پراكنده ساختيد و اين وعده پيروزى تا زمانى كه دست از استقامت و پيروزى فرمان
پيغمبر برنداشته بوديد ادامه داشت، شكست از آن زمان شروع شد كه سستى و نافرمانى
شما را فرا گرفت يعنى اگر تصور كرديد كه وعده پيروزى بدون قيد و شرط بوده سخت در
اشتباه بودهايد، تمام وعدههاى پيروزى مشروط به پيروى از فرمان خدا است.
در باره اينكه خداوند در كجا به مسلمانان وعده پيروزى در اين جنگ داده بود دو
احتمال است نخست اينكه منظور وعدههاى عمومى است كه بطور مكرر از خدا به مؤمنان در
باره پيروزى بر دشمنان داده شده بود، ديگر اينكه پيامبر خدا كه وعده او وعده الهى
است صريحا قبل از شروع جنگ احد به مسلمانان وعده
[1]-" تحسونهم" از
ماده" حس" گرفته شده و به معنى از بين بردن حواس كسى و كشتن او است يعنى
آنها را ميكشتيد.
[2]-" اذا" در اينجا شرطيه
نيست بلكه به معنى" حين" و وقت است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 129