نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 125
و لشكر اسلام ظاهرا از هم متلاشى شده بود مىبايست در بازگشت به سوى ميدان و از
بين بردن باقيمانده قدرت مسلمين و حتى غارت كردن مدينه و كشتن شخص پيامبر كه از بى
اساس بودن شايعه شهادت او آگاه شده بودند كمترين ترديدى به- خود راه ندهند.
اما خداوند ترس و وحشت عجيبى در دلهاى آنها افكند، ترس و وحشت بى دليلى كه
خاصيت كفر و بتپرستى و خرافه پرستى بود، سراسر وجود آنان را فرا گرفت به طورى كه
در روايات مىخوانيم: آنها هنگامى كه از احد بازگشتند و به نزديكى مكه رسيدند درست
شكل و قيافه يك لشكر شكستخورده را داشتند.
آيه فوق مىگويد: ما به زودى در دل كفار رعب و وحشت مىافكنيم (يعنى همانطور
كه در پايان جنگ احد افكنديم و نمونه آن را با چشم خود ديديد) بنا بر اين به آينده
خويش اميدوار باشيد.
جالب اينكه علت افكندن رعب و ترس را در دلهاى آنها چنين بيان مىكند:
" بِما أَشْرَكُوا بِاللَّهِ ما لَمْ
يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً":"
به اين جهت كه آنها چيزهايى را بدون دليل شريك خدا قرار داده بودند" در حقيقت
مردمى كه خرافى هستند و تابع دليل و برهان نمىباشند و كاهى را در نظر خود كوه
مىكنند و سنگ و چوبى را معبود و پروردگار خويش مىدانند در برابر حوادث بسيار
ناتوانند زيرا خيلى زود گرفتار اشتباه محاسبه مىشوند و اگر يك حادثه جزئى در
زندگى آنها رخ دهد و مثلا بشنوند مسلمانان مدينه همراه مجروحان ميدان جنگ بار ديگر
به ميدان احد برمىگردند اين موضوع بسيار بزرگ در نظرشان جلوه مىكند و سخت از آن
به وحشت مىافتند، همانطور كه در دنياى امروز نيز افراد قدرتمندى را مشاهده
مىكنيم كه از كوچكترين حادثه وحشت دارند و از كاه كوهى مىسازند زيرا تكيه- گاه
محكمى در زندگى براى خود انتخاب نكردهاند.