نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 27 صفحه : 311
به هر حال تعبير به" ويل" تهديد شديدى است نسبت به اين گروه، و
اصولا آيات قرآن موضعگيرى سختى در برابر اينگونه افراد نموده، و تعبيراتى دارد كه
در باره هيچ گناهى مانند آن ديده نمىشود، مثلا بعد از آنكه منافقان كوردل را به
خاطر سخريه مؤمنان به عذاب اليم تهديد مىكند، مىفرمايد:
" چه براى آنها استغفار كنى و چه نكنى، حتى اگر هفتاد بار براى آنها
استغفار كنى خداوند آنها را هرگز نمىبخشد" (توبه 80).
شبيه همين معنى در باره منافقانى كه پيغمبر اكرم ص را استهزا مىكردند در سوره
منافقون آيه 5 آمده است.
اصولا آبرو و حيثيت اشخاص از نظر اسلام بسيار محترم است، و هر كارى كه موجب
تحقير مردم گردد گناه بزرگى است، در حديثى از پيغمبر اكرم ص آمده است: اذل الناس
من اهان الناس:" ذليلترين مردم كسى است كه به مردم توهين كند"! [1] شرح بيشترى در
اين زمينه ذيل آيه 11 و 12 سوره حجرات (جلد 22 صفحه 177 تا 195) آوردهايم.
***
سپس به سرچشمه اين عمل زشت (عيبجويى و استهزاء) كه غالبا از كبر و غرور
ناشى از ثروت مايه مىگيرد) پرداخته، مىافزايد:" همان كسى كه مال را جمع
آورى و شماره كرده" بى آنكه حساب مشروع و نامشروع آن را كند (الَّذِي جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ).
آن قدر به مال و ثروت علاقه دارد كه پيوسته آنها را مىشمرد، و از برق درهم و
دينار، و پولهاى ديگر، لذت مىبرد و شادى مىكند.