responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 24  صفحه : 482

بنا بر اين" اقاويل" جمع است و منظور از آن در اينجا سخنان دروغين است.

" تقول" از ماده" تقول" (بر وزن تكلف) به معنى سخنانى است كه انسان از خود ساخته و حقيقتى ندارد.

جمله" لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ‌" (ما او را با دست راست مى‌گرفتيم و مجازات مى‌كرديم، زيرا انسان كارهايى را كه با دست راست انجام مى‌دهد از قدرت بيشترى برخوردار است، و به اين ترتيب" يمين" كنايه از قدرت است‌ [1] بعضى از مفسران احتمالات ديگرى در تفسير اين آيه داده‌اند كه چون نامانوس و ناموزون بود از آن صرفنظر كرديم.

" وتين" به معنى" رگ قلب" يعنى شاهرگى است كه خون را به تمام اعضا مى‌رساند و اگر قطع شود مرگ انسان فورا و بدون يك لحظه تاخير فرامى‌رسد، و اين سريعترين مجازاتى است كه در مورد يك نفر ممكن است انجام گيرد.

بعضى نيز آن را به رگى كه قلب به آن آويزان است، يا رگى كه خون را به كبد مى‌رساند، يا رگ نخاع كه در وسط ستون فقرات قرار گرفته، تفسير كرده‌اند ولى تفسير اول از همه صحيحتر به نظر مى‌رسد.

" حاجزين" جمع" حاجز" به معنى مانع است در اينجا سؤالى پيش مى‌آيد و آن اينكه اگر هر كس دروغ بر خدا ببندد خداوند فورا او را مجازات و هلاك كند بايد مدعيان دروغين نبوت همگى به سرعت نابود شوند، در حالى كه چنين نيست، و بسيارى از آنها ساليان دراز زنده مانده‌اند، و حتى آئين باطل آنها بعد از آنها نيز باقى مانده.


[1]" من" در جمله بالا زائده است و براى تاكيد است و در تقدير چنين است" لاخذناه باليمين".

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 24  صفحه : 482
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست