نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 22 صفحه : 518
مسير مكه به سوى عراق نزديك" ذات عرق" قرار داشت، و قريش براى آن
اهميت فراوانى قائل بود.
آنها به اين بتهاى سهگانه تا آن اندازه اهميت مىدادند كه به هنگام طواف
اطراف خانه خدا مىگفتند: و اللات و العزى، و مناة الثالثة الأخرى، فانهن الغرانيق
العلى، و ان شفاعتهن لترتجى:" لات" و عزى و منات، پرندگان زيباى بلند
مقامى هستند كه از آنها اميد شفاعت مىرود"!! و آنها را دختران خدا
مىپنداشتند (ظاهر اين است كه آنها را تمثال فرشتگانى مىپنداشتند كه آنها را
دختران خدا مىخواندند) [1] عجيب اينكه در نامگذارى آنها نيز غالبا از اسماء خداوند استفاده كرده بودند،
منتها با علامت" تانيث"! تا بيانگر اعتقاد فوق باشد، به اين ترتيب
كه" اللات" در اصل" اللاهه" بود، سپس حرف" ه" ساقط
شد و اللات شده است [2] و" العزى" مؤنث" اعز" است و" منات" از"
منى اللَّه الشيء" به معنى تقدير چيزى از ناحيه خدا گرفته شده است.
بعضى نيز آن را از ماده" نوء" مىدانند كه عبارت بود از ستارگانى كه
عرب اعتقاد داشت به هنگام طلوع آنها بارانى همراه دارد، و بعضى آن را از
ماده" منى" (بر وزن سعى) به معنى ريختن خون دانستهاند، زيرا خونهاى
قربانى را در كنار آن مىريختند [3] به هر حال عرب تا آن اندازه براى اين بتها احترام قائل بود
كه نامهايى
[1]" بلوغ الارب فى معرفة احوال
العرب" جلد 2 صفحه 202 و 203.
[2] واژه" اللات" طبق اين
معنى بايد به صورت اللاة (با تاء گرد) نوشته شود ولى چون در حالت وقفى تبديل
به" ها" مىشود و با" اللَّه" ممكن است اشتباه شود آن را به
صورت" اللات" نوشتهاند.
[3] احتمال اول در كشاف و احتمال دوم
در بلوغ الارب آمده است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 22 صفحه : 518