نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 69
لجوج و هدايت
ناپذير، و هواپرستان بىبصيرت و غرق گناه را، به كران و كوران، و گاه به مردگان،
تشبيه كرده است.
در آيه 42
سوره يونس مىخوانيم: أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَ لَوْ
كانُوا لا يَعْقِلُونَ:
" آيا
تو مىتوانى صداى خود را به گوش كران برسانى هر چند تعقل نمىكنند" و در آيه
80 نمل آمده است: إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى وَ لا
تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ:" تو
نمىتوانى سخنت را به گوش مردگان برسانى، و نمىتوانى كران را هنگامى كه روى
برمىگردانند و پشت مىكنند متوجه سخنان خودسازى" همچنين آيات ديگر.
اين تعبيرات
همه به خاطر آن است كه قرآن براى انسان" دو نوع گوش و چشم و حيات" قائل
است: گوش و چشم و حيات ظاهر، و گوش و چشم و حيات باطن.
و مهم بخش
دوم از درك و ديد و حيات است، كه وقتى از كار بيفتد، نه پند و اندرز مفيد خواهد
بود و نه انذار و هشدار! قابل توجه اينكه: در آيات گذشته، اين گروه از مردم، به
افرادى تشبيه شده بودند كه چشمانى ضعيف و ديد محدود دارند، و در آيه اخير آنها را
به كران و كوران تشبيه مىكند، اين به خاطر آن است كه انسان هنگامى كه مشغول به
دنيا مىشود به كسى مىماند كه چشمانش درد مختصرى پيدا كرده هر قدر اشتغالش به
دنيا بيشتر، و تمايلش به ماديات شديدتر، و بىاعتنائيش به روحانيات فزونتر
مىگردد، از آن درد چشم به نقصان ديد، و از آن، به مرحله كورى مىرسد اين همان
چيزى است كه دلائل قطعى در زمينه تشديد روحيات منفى و مثبت در انسان و رسوخ ملكات
در وجود او بر اثر تكرار و اصرار بر عمل به ثبوت رسانده است و قرآن نيز همين ترتيب
را رعايت فرموده [1]