نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 49
دو شهر (مكه
و طائف) مردى ثروتمند و سرشناس! نازل نشده است"؟! (وَ
قالُوا لَوْ لا نُزِّلَ هذَا الْقُرْآنُ عَلى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ
عَظِيمٍ).
آنها از يك
نظر حق داشتند سراغ چنين بهانههايى بروند، زيرا از ديدگاه آنها معيار ارزش
انسانها مال و ثروت و مقام ظاهرى و شهرت آنان بود، اين سبك مغزان تصور مىكردند
ثروتمندان و شيوخ ظالم قبائل آنها مقربترين مردم در درگاه خدا هستند، لذا تعجب
مىكردند كه اين موهبت نبوت و رحمت بزرگ الهى، چرا بر يكى از اين قماش افراد نازل
نشده است؟ و به عكس بر يتيم و فقير و تهيدستى به نام محمد ص نازل شده، اين باور
كردنى نيست! آرى آن نظام ارزشى نادرست چنين استنباطى هم به دنبال داشت، و بلاى
بزرگ جوامع بشرى و عامل اصلى انحراف فكرى آنها همين نظامات ارزشى غلط است كه گاه
حقايق را كاملا واژگون نشان مىدهد.
حامل اين
دعوت الهى بايد كسى باشد كه روح تقوى سراسر وجودش را پر كرده باشد، انسانى آگاه،
با اراده، مصمم، شجاع، عادل، و آشنا به درد محرومان و مظلومان، اين است ارزشهايى
كه براى حمل اين رسالت آسمانى لازم است، نه لباسهاى زيبا و قصرهايى گرانبها و مجلل
و انواع زينتها و تجملات، مخصوصا هيچيك از پيغمبران خدا داراى چنين شرائطى نبودند،
مبادا ارزشهاى اصيل با ارزشهاى دروغين اشتباه شود.
در اينكه
منظور بهانهجويان كدام شخص در مكه و طائف بود؟ در ميان مفسران گفتگو است، ولى
غالبا" وليد بن مغيره" را از مكه" و عروة بن مسعود ثقفى" را
از طائف شمردهاند، هر چند بعضى نام" عتبة بن ربيعه" از مكه و"
حبيب بن عمر ثقفى" از طائف را نيز به ميان آوردهاند.
ولى گفتار
آنها ظاهرا روى شخص معينى دور نمىزد بلكه هدف آنها اشاره به يكى از افراد پرپول و
سرشناس و قوم و قبيلهدار بوده است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 49