نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 469
به الفاظ آن قناعت كردهاند.
قابل توجه اينكه در آيات مورد بحث با صراحت مىگويد اين منافقان بيماردل در
قرآن تدبر نكردند كه به اين روز سياه افتادند.
" تدبر" از ماده" دبر" (بر وزن ابر) به معنى بررسى نتائج
و عواقب چيزى است، به عكس تفكر كه بيشتر به بررسى علل و اسباب چيزى گفته مىشود، و
به كاربردن هر دو تعبير در قرآن مجيد پر معنى است.
اما نبايد فراموش كرد كه بهرهگيرى از قرآن نياز به يك نوع خودسازى دارد، هر
چند خود قرآن نيز به خودسازى كمك مىكند، چرا كه اگر بر دلها قفلها باشد، قفلهايى
از هوى و هوس، كبر و غرور، لجاجت و تعصب، اجازه ورود نور حق به آن نمىدهد، در
آيات مورد بحث به همين امر نيز اشاره شده است.
و چه زيبا مىگويد امير مؤمنان على ع در خطبهاى كه پيرامون صفات پرهيزگاران
فرموده:
اما الليل فصافون اقدامهم، تالين لاجزاء القرآن يرتلونها ترتيلا، يحزنون به
انفسهم، و يستثيرون به دواء دائهم، فاذا مروا بآية فيها تشويق ركنوا اليها طمعا، و
تطلعت نفوسهم اليها شوقا، و ظنوا انها نصب اعينهم، و اذا مروا بآية فيها تخويف
اصغوا اليها مسامع قلوبهم، و ظنوا ان زفير جهنم و شهيقها فى اصول آذانهم:
" آنها شب هنگام بر پا ايستاده، قرآن را شمرده و با تدبر تلاوت مىكنند،
و جان خود را با آن محزون مىسازند، داروى درد خود را از آن مىگيرند، هر گاه به
آيهاى رسند كه در آن تشويق است با علاقه فراوان به آن روى مىآورند، و چشم جانشان
با شوق بسيار در آن خيره مىشود، و آن را همواره نصب العين خود مىسازند، و هر گاه
به آيهاى رسند كه در آن بيم و انذار است گوشهاى دل خود را براى شنيدنش باز كرده،
فكر مىكنند صداى ناله آتش سوزان دوزخ و به هم خوردن زبانههايش در گوش جانشان
طنينانداز است" [1]