نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 399
و از اينجا روشن مىشود افرادى كه به منظور تبليغات ضد اسلامى آيه را طورى
معنى كردهاند كه اسلام مىگويد:" با هر كافرى روبرو شدى گردنش را بزن"!
چيزى جز اعمال غرض و سوء نيت نيست، و گرنه خود اين آيه صراحت در مساله روبرو شدن
در ميدان جنگ دارد.
بديهى است هنگامى كه انسان با دشمنى خونخوار در ميدان نبرد روبرو مىشود اگر
با قاطعيت هر چه بيشتر حملات سخت و ضربات كوبنده بر دشمن وارد نكند خودش نابود
خواهد شد، و اين دستور يك دستور كاملا منطقى است.
سپس مىافزايد:" اين حملات كوبنده بايد هم چنان ادامه يابد تا به اندازه
كافى دشمن را درهم بكوبيد، و به زانو درآوريد، در اين هنگام اقدام به گرفتن اسيران
كنيد، و آنها را محكم ببنديد" (حَتَّى إِذا
أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثاقَ).
" اثخنتموهم" از ماده" ثخن" (بر وزن شكن) به معنى غلظت و
صلابت است و به همين مناسبت به پيروزى و غلبه آشكار و تسلط كامل بر دشمن اطلاق
مىشود.
گر چه غالب مفسران اين جمله را به معنى كثرت و شدت كشتار از دشمن گرفتهاند،
ولى چنان كه گفتيم اين معنى در ريشه لغوى آن نيست، اما از آنجا كه گاه جز با كشتار
شديد و وسيع دشمن، خطر بر طرف نمىگردد يكى از مصاديق اين جمله در چنين شرائطى
مىتواند مساله كشتار بوده باشد نه مفهوم اصلى آن [1] به هر حال آيه فوق بيانگر يك دستور حساب شده
جنگى است كه پيش از درهم شكستن قطعى مقاومت دشمن نبايد اقدام به گرفتن اسيران كرد،
چرا كه پرداختن به اين امر گاهى سبب تزلزل موقعيت مسلمانان در جنگ خواهد شد، و
پرداختن به امر اسيران و تخليه آنها در پشت جبهه آنها را از وظيفه اصلى
بازمىدارد.
تعبير به" فشدوا الوثاق" (با توجه به اين كه" وثاق" به
معنى طناب يا هر
[1] در" لسان العرب"
از" ابن الاعرابى" نقل مىكند كه" اثخن اذا غلب و قهر".
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 399