نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 195
معينى بود) و در بعضى از روايات آمده كه نام او" اسعد ابو كرب" بود.
جمعى از مفسران معتقدند كه او شخصا مرد حقجو و مؤمنى بود و تعبير به" قوم
تبع" در دو آيه از قرآن را دليل بر اين معنى گرفتهاند، زيرا در اين دو آيه
از شخص او مذمت نشده بلكه از قوم او مذمت شده است.
روايتى كه از پيامبر ص نقل شده نيز شاهد اين معنى است در اين روايت مىخوانيم
كه فرمود:
لا تسبوا تبعا فانه كان قد اسلم:
" به" تبع" بد نگوئيد چرا كه او اسلام آورد" [1] و در حديث
ديگرى از امام صادق ع آمده است:
ان تبعا قال للاوس و الخزرج كونوا هاهنا حتى يخرج هذا النبى، اما انا لو
ادركته لخدمته و خرجت معه:
" شما در اينجا بمانيد تا اين پيامبر خروج كند، اگر من زمان او را درك
مىكردم كمر خدمت او را مىبستم و با او قيام مىكردم"! [2] در روايت ديگرى آمده است هنگامى كه"
تبع" در يكى از سفرهاى كشورگشايى خود نزديك" مدينه" آمد براى علماى
يهود كه ساكن آن سرزمين بودند پيام فرستاد كه من اين سرزمين را ويران مىكنم تا
هيچ يهودى در آن نماند، و آئين عرب در اينجا حاكم شود.
" شامول" يهودى كه اعلم علماى يهود در آنجا بود گفت اى پادشاه اين
شهرى است كه هجرتگاه پيامبرى از دودمان اسماعيل است كه در مكه متولد مىشود، سپس
بخشى از اوصاف پيامبر اسلام ص را برشمرد،" تبع" كه گويا سابقه ذهنى در
اين باره داشت گفت: بنا بر اين من اقدام به تخريب اين شهر نخواهم كرد [3]
[1]" مجمع البيان" جلد 9
صفحه 66 (ذيل آيه مورد بحث) نظير اين معنى را تفسير در المنثور نيز نقل كرده است و
همچنين در" روح المعانى" جلد 25 صفحه 116 آمده.