نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 16
(عنكبوت آيه 61، لقمان آيه 25، زمر آيه 38، و
زخرف آيه مورد بحث) [1] از يك سو دليل بر فطرى بودن
خداشناسى و تجلى نور الهى در سرشت انسانها است.
و از سوى
ديگر دليل بر اين است كه مشركان به اين حقيقت كه خالق آسمانها و زمين خدا است
معترف بودند، و جز در موارد نادرى براى معبودان خود خالقيت قائل نبودند.
و از سوى سوم
اين اعتراف پايهاى است براى ابطال عبوديت بتها، چرا كه شايسته عبادت كسى است كه
خالق و مدبر عالم باشد، نه موجوداتى كه هيچ سهمى در اين قسمت ندارند، بنا بر اين
اعتراف آنها به خالقيت" اللَّه" دليل دندانشكنى بر بطلان مذهب فاسدشان
بود.
تعبير
به" عزيز و حكيم" كه بيانگر قدرت مطلقه پروردگار و علم و حكمت او است گر
چه يك تعبير قرآنى است ولى مطلبى نبوده كه مشركان منكر آن باشند، چرا كه لازمه
اعتراف به خالقيت اللَّه نسبت به آسمان و زمين، وجود اين دو صفت براى خدا است،
آنها حتى براى بتهايشان علم و قدرت قائل بودند تا چه رسد به خداوند كه بتها را
واسطه ميان خود و او مىدانستند.
***
سپس به
پنج قسمت از نعمتهاى بزرگ خدا كه هر يك نمونهاى از نظام آفرينش و آيتى از آيات
خدا است اشاره مىكند.
نخست از زمين
شروع كرده مىفرمايد:" همان خداوندى كه زمين را براى شما گاهواره و محل آرامش
قرار داد" (الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً).
واژههاى"
مهد و مهاد" هر دو به معنى محلى است كه براى نشستن و خوابيدن
[1] در دو مورد ديگر از قرآن نيز اعتراف آنها
به" خالقيت خداوند" نقل شده منتهى در يك مورد در باره نزول باران از
آسمان (عنكبوت- 63) و در مورد ديگر خالقيت خداوند نسبت به خود آنها آمده است
(زخرف- 87).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 16