نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 20 صفحه : 112
است و از سوى ديگر اشارهاى به نفى الوهيت بتها و فراعنه كه نه عزتى در آنان
است و نه عفو و گذشتى!
***
سپس افزود:" قطعا آنچه مرا به سوى آن مىخوانيد نه
دعوتى در دنيا دارد و نه در آخرت (اين بتها هرگز رسولانى به سوى مردم نفرستادهاند
تا آنها را به سوى خود دعوت كنند و نه در آخرت مىتوانند حاكميت بر چيزى داشته
باشند" (لا جَرَمَ أَنَّما تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ
لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيا وَ لا فِي الآخرة) [1] اين
موجودات بى حس و شعور، هرگز مبدء حركتى نبودهاند و نخواهند بود، نه سخنى
مىگويند، نه رسولانى دارند و نه دادگاه و محكمهاى، خلاصه نه گرهى از كار كسى
مىگشايند نه مىتوانند گرهى در كار كسى بزنند.
و به همين دليل، بايد بدانيد" تنها بازگشت ما در قيامت به سوى خدا
است" (وَ أَنَّ مَرَدَّنا إِلَى اللَّهِ).
او است كه رسولان خود را براى هدايت انسانها فرستاده، و او است كه آنها را در
برابر اعمالشان پاداش و كيفر مىدهد.
و نيز بايد بدانيد كه" اسرافكاران و متجاوزان اهل دوزخند" (وَ أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ).
به اين ترتيب" مؤمن آل فرعون" سرانجام ايمان خود را آشكار ساخت، و
خط توحيدى خويش را از خط شركآلود آن قوم جدا كرد، دست رد بر سينه آن نامحرمان زد
و يك تنه با منطق گويايش در برابر همه آنها ايستاد.
[1]" لا جرم" چنان كه قبلا
هم گفتهايم تركيبى است از كلمه" لا" و" جرم" بر وزن حرم) كه
در اصل به معنى قطع كردن و چيدن ميوه است، اين تركيب مفهومش اين است كه چيزى
نمىتواند اين كار را قطع كند و مانع از آن شود، لذا رويهمرفته به معنى"
قطعا" و" ناچار" و گاه به معنى سوگند به كار مىرود
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 20 صفحه : 112