نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 86
مرحوم"
طبرسى" در" مجمع البيان"، آن را به معنى پايان يافتن حساب انسانها
در قيامت و قرار گرفتن اهل بهشت در بهشت، و اهل دوزخ در دوزخ مىداند، و به اين
ترتيب ناظر به آخرت خواهد بود، در حالى كه ظاهر آيه، مربوط به اين جهان است، بنا
بر اين بعيد نيست كه اشاره به نزول عذاب الهى به كافران لجوج باشد كه در كلام
طبرسى و ديگران نيز به عنوان يك احتمال آمده است.
اين معنى نيز
ممكن است كه منظور اشاره به پايان گرفتن كار تبليغ و بيان همه حقايق باشد كه در
آيه قبل تحت عنوان بينات به آن اشاره شده بود و با وجود اين، ديگر انتظار آنها،
بىمعنى است و به فرض محال كه ممكن باشد خداوند و فرشتگان نزد آنها حضور يابند
نيازى به آن احساس نمىشود، زيرا همه چيز براى هدايت آنها به قدر كافى در
اختيارشان قرار داده شده و مطابق اين تفسير، هيچگونه تقديرى در آيه وجود ندارد، و
عين الفاظ آيه گوياست، بنا بر اين استفهام موجود در آيه، انكارى مىباشد.
ولى جمعى از
مفسران، استفهام را انكارى ندانسته و آن را يك نوع تهديد براى گنهكاران و كسانى كه
پيروى از برنامههاى شيطانى كردهاند مىدانند، خواه اين تهديد، تهديد به عذاب
آخرت باشد يا دنيا، و لذا قبل از كلمه اللَّه، كلمه امر را مقدر مىدانند كه روى
هم رفته معنى آيه چنين مىشود:" آيا اينها، با اين اعمالشان مىخواهند، امر
خدا و فرشتگان او براى مجازات و عذابشان، فرا رسد و به عذاب دنيا يا آخرت گرفتار
شوند، و به كار آنها خاتمه داده شود".
ولى تفسيرى
كه در بالا گفته شد، مناسبتر به نظر مىرسد، و نياز به تقدير هم ندارد.
كوتاه سخن
اينكه: درباره آيه سه تفسير وجود دارد:
1- منظور آن
است كه خداوند به قدر كافى اتمام حجت كرده، و نبايد افراد لجوج در انتظار اين
باشند كه خدا و فرشتگان نزد آنها آيند و حقايق را بازگو كنند كه
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 86