نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 265
سپس در ادامه آيه مىافزايد:" هيچگاه خواب سبك و سنگينى او را فرا
نمىگيرد" و لحظهاى از تدبير جهان غافل نمىشود (لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ).
" سنة" از ماده" وسن" به گفته بسيارى از مفسران به معنى
سستى مخصوصى است كه در آغاز خواب روى مىدهد، يا به تعبير ديگر به معنى خواب سبك
است، و" نوم" به معنى خواب، يعنى حالتى است كه قسمت عمده حواس انسان، از
كار مىافتد، در واقع، سنه خوابى است كه به چشم عارض مىشود، اما وقتى عميقتر شد
و به قلب عارض شد،" نوم" گفته مىشود.
جمله" لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ" تاكيدى است بر حى و قيوم بودن خداوند زيرا قيام كامل
مطلق به تدبير امور عالم هستى در صورتى است كه حتى يك لحظه غفلت در آن نباشد، و
لذا هر چيز كه با اصل قيوميت خداوند سازگار نباشد، خود به خود از ساحت مقدس او،
منتفى است حتى ضعيفترين عاملى كه موجب سستى در كار او باشد مانند خواب سبك كه در
ذات پاك او نيست.
اما اينكه چرا" سنة" بر" نوم"، مقدم داشته شده با اينكه
قاعدتا فرد قوىتر را جلوتر ذكر مىكنند، و سپس به فرد ضعيف اشاره مىنمايند، به
خاطر اين است كه از نظر ترتيب طبيعى نخست سنه (خواب سبك) دست مىدهد و سپس عميقتر
شده تبديل به نوم مىگردد.
به هر حال اين جمله، اشاره به اين حقيقت است كه فيض و لطف تدبير خداوند دائمى
است، و لحظه قطع نمىگردد، و همچون بندگان نيست كه بر اثر خوابهاى سبك و سنگين، يا
عوامل ديگر غافل شود.
ضمنا تعبير به" لا تَأْخُذُهُ" (او را نمىگيرد) در مورد خواب، تعبير جالبى است كه
چگونگى تسلط خواب را بر انسان مجسم مىسازد گويى خواب همچون موجود قوى پنجهاى است
كه انسان را در چنگال خود اسير و گرفتار مىسازد، و
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 265