نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 22
مىشوند و
آزمايش نخواهند شد" [1] و گاه به
معنى فريب دادن، چنان كه مىفرمايد: يا بَنِي آدَمَ لا
يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ:" اى فرزندان آدم، شيطان شما را
نفريبد" [2] و گاه به معنى بلا و عذاب آمده مانند:
يَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ يُفْتَنُونَ ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ:"
آن روز كه آنها بر آتش، عذاب مىشوند و به آنها گفته مىشود بچشيد عذاب خود
را" [3] و گاه به معنى گمراهى آمده، مانند
وَ مَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً:"
كسى كه خدا گمراهى او را بخواهد (و از او سلب توفيق كند) هيچ قدرتى براى نجات او،
در برابر خداوند نخواهى داشت" [4] و گاه به
معنى شرك و بت پرستى يا سد راه ايمان آورندگان، آمده مانند آيه مورد بحث، و بعضى
آيات بعد از آن كه مىفرمايد: وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا
تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ:" با
آنها پيكار كنيد تا شرك از ميان برود، و دين مخصوص خداى يگانه باشد".
ولى ظاهر اين
است كه تمام اين معانى به همان ريشه اصلى كه در معنى فتنه گفته شد باز مىگردد
(همانگونه كه غالب الفاظ مشترك چنين حالى را دارند) زيرا با توجه به اينكه معنى
اصلى قرار دادن طلا در زير فشار آتش براى خالص سازى، يا جدا كردن سره از ناسره
است، در هر مورد كه نوعى فشار و شدت وجود داشته باشد اين واژه به كار مىرود،
مانند امتحان كه معمولا با فشار و مشكلات همراه است، و عذاب كه نوع ديگرى از شدت و
فشار است، و فريب و نيرنگ كه تحت فشارها انجام مىگيرد و همچنين شرك يا ايجاد مانع
در راه هدايت خلق كه هر كدام