نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 154
"
قرء" در حقيقت، اسم براى داخل شدن از حالت حيض به پاكى است، و چون هر دو
عنوان در آن مطرح است گاهى بر حالت حيض و گاهى به پاكى اطلاق مىشود، از بعضى از
روايات و بسيارى از كتب لغت نيز استفاده مىشود كه قرء به معنى جمع است و چون در
حالت پاكى زن خون عادت در وجود او جمع مىشود، اين واژه به پاكى اطلاق شده است، به
هر حال در روايات متعددى، تصريح شده كه منظور از ثلاثة قروء كه حد عده است سه
مرتبه پاك شدن زن از خون حيض است [1] و از آنجا
كه طلاق بايد در حال پاكى كه با شوهر خود آميزش جنسى نكرده باشد انجام گيرد، اين
پاكى يك مرتبه محسوب مىشود، و هنگامى كه بعد از آن دو بار عادت ببيند و پاك شود،
به محض اينكه پاكى سوم به اتمام رسيد و لحظهاى عادت شد، عده تمام شده و ازدواج او
در همان حالت جايز است. ولى علاوه بر اين روايات، اين حقيقت را از خود آيه نيز
مىتوان استفاده كرد زيرا:
اولا"
قرء" دو جمع دارد، يكى قروء، ديگرى اقراء، و بعضى تصريح كردهاند كه"
قرء" به معنى پاكى جمعش قروء، و" قرء" به معنى حيض، جمعش اقراء است
بنا بر اين قروء در آيه فوق به معنى ايام پاكى زن مىباشد نه ايام حيض
[2] ثانيا همان گونه كه در بالا اشاره شد، قرء اصلا به معنى جمع شدن
است، و جمع شدن با حالت طهر و پاكى، تناسب بيشترى دارد، زيرا در اين حالت خون در
رحم تدريجا جمع مىگردد، و در هنگام عادت بيرون مىريزد و پراكنده مىشود
[3] دومين حكم، اين است كه" براى آنها حلال نيست كه آنچه را در رحم
آنان آفريده شده كتمان كنند، اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان دارند
[1] به نور الثقلين، جلد 1، صفحه 220 و 221
مراجعه شود.