نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 480
باشند" چنان كه در اوائل همين سوره خوانديم ما نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ
زُلْفى (زمر- 3) خواه از اين جهت كه بتها را تمثالها
و مظاهرى براى فرشتگان و ارواح مقدسه مىدانستند، و يا براى اين سنگ و چوبهاى
بيجان قدرت مرموزى قائل بودند.
به هر حال از آنجا كه شفاعت" اولا" فرع بر درك فهم و شعور است،
و" ثانيا" فرع بر قدرت و مالكيت و حاكميت، در دنباله آيه در پاسخ آنها
چنين مىفرمايد:
" به آنها بگو: آيا از آنها شفاعت مىطلبيد هر چند مالك چيزى نباشند، و
حتى درك و شعورى براى آنها نباشد"؟! (قُلْ
أَ وَ لَوْ كانُوا لا يَمْلِكُونَ شَيْئاً وَ لا يَعْقِلُونَ[1] اگر شفيعان خود
را فرشتگان و ارواح مقدسه مىدانيد آنها از خود چيزى ندارند، هر چه دارند از ناحيه
خدا است، و اگر از بتهاى سنگى و چوبى شفاعت مىطلبيد آنها علاوه بر عدم مالكيت
كمترين عقل و شعورى ندارند، اين بهانهها را رها كنيد، و رو به سوى كسى آوريد كه
مالكيت و حاكميت تمام عالم هستى براى او است، و تمام خطوط به او منتهى مىگردد.
***
لذا در آيه بعد اضافه مىكند:" بگو تمام شفاعت از آن خدا است" (قُلْ لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَمِيعاً).
" چرا كه مالكيت و حاكميت آسمانها و زمين از آن او است، و سپس همه شما به
سوى او باز مىگرديد" (لَهُ مُلْكُ
السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ).
و به اين ترتيب آنها را به كلى خلع سلاح مىكند، چرا كه توحيدى كه بر كل عالم
حاكم است مىگويد شفاعت نيز جز به اذن پروردگار ممكن نيست" مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ":" چه كسى است كه نزد او جز به اذن
[1] جمله" أَ وَ لَوْ كانُوا لا يَمْلِكُونَ شَيْئاً" چيزى در تقدير دارد، و در معنى چنين است" ا
يشفعون لكم و لو كانوا لا يملكون شيئا".
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 480