نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 396
عالمان واقعى آنها هستند كه در همه حال به او توجه دارند.
***
5- جالب اينكه در پايان آيه اخير مىگويد: تفاوت علم و جهل را نيز"
صاحبان" مغز مىفهمند! چرا كه جاهل ارزش علم را هم نمىداند!، در حقيقت هر
مرحلهاى از علم مقدمه براى مرحله ديگر است.
***
6- علم در اين آيه و آيات ديگر قرآن به معنى دانستن يك مشت اصطلاحات يا روابط
مادى در ميان اشياء، و به اصطلاح" علوم رسمى" نيست، بلكه منظور از آن
معرفت و آگاهى خاصى است كه انسان را به" قنوت" يعنى اطاعت پروردگار، و
ترس از دادگاه او و اميد به رحمت خدا دعوت مىكند، اين است حقيقت علم، و علوم رسمى
نيز اگر در خدمت چنين معرفتى باشد علم است، و اگر مايه غرور و غفلت و ظلم و فساد
در ارض شود و از آن" كيفيت و حالى" حاصل نشود" قيل و قالى"
بيش نيست.
***
7- بر خلاف آنچه بيخبران مىپندارند و مذهب را عامل تخدير مىشمرند
مهمترين دعوت انبيا به سوى علم و دانش بوده است، و بيگانگى خود را با جهل در همه جا
اعلام كردهاند، علاوه بر آيات قرآن كه از هر فرصتى براى بيان اين حقيقت استفاده
مىكند تعبيراتى در روايات اسلامى ديده مىشود كه بالاتر از آن در اهميت علم تصور
نمىشود.
در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام مىخوانيم
لا خير فى العيش الا لرجلين عالم مطاع او مستمع واع:
" زندگى جز براى دو كس فايده ندارد: دانشمندى كه نظرات او اجرا گردد، و
دانشطلبانى كه گوش به سخن دانشمندى دهند" [1]