نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 342
و هميشه مطرود از رحمت من خواهى بود (وَ
إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلى يَوْمِ الدِّينِ).
***
مهم اين است كه انسان هنگامى كه از اعمال زشت خود نتيجه شومى مىگيرد
بيدار شود، و به فكر جبران بيفتد، اما چيزى خطرناكتر از آن نيست كه هم چنان بر
مركب غرور و لجاج سوار گردد، و به مسير خود به سوى پرتگاه ادامه دهد، اينجاست كه
لحظه به لحظه فاصله او از صراط مستقيم بيشتر مىشود، و اين همان سرنوشت شومى بود
كه دامن" ابليس" را گرفت.
اينجا بود كه" حسد" تبديل به" كينه" شد، كينهاى سخت و
ريشهدار، و چنان كه قرآن مىگويد:
" عرض كرد: پروردگار من! مرا تا روز رستاخيز كه انسانها برانگيخته
مىشوند مهلت ده" (قالَ رَبِّ
فَأَنْظِرْنِي إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ).
مهلتى كه بر گذشته خود اشك حسرت و ندامت بريزم؟ مهلتى كه عصيان زشت و شوم خود
را جبران كنم؟ نه!، مهلتى كه از فرزندان آدم انتقام گيرم، و همه را به گمراهى
بكشانم، هر چند گمراهى هر يك نفر از آنها بار سنگين تازهاى از گناه بر دوش من
مىنهد، و مرا در اين منجلاب كفر و عصيان پائينتر مىبرد،! اى واى از لجاجت و كبر
و غرور و حسد كه چه بلاها كه بر سر افراد نمىآورد؟!! در حقيقت او مىخواست تا
آخرين فرصت ممكن به اغواى فرزندان آدم بپردازد، چرا كه روز رستاخيز پايان دوران
تكليف است، و ديگر وسوسه و اغوا مفهومى ندارد، علاوه بر اين با اين درخواست مرگ را
از خود دور كند، و تا قيامت زنده بماند، هر چند همه جهانيان از دنيا بروند.
***
در اينجا مشيت الهى به دلائلى كه بعد اشاره خواهيم كرد اقتضا نمود كه اين
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 342