نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 337
اما براى اينكه تصور نشود كه بعد وجود
انسانى همان بعد خاكى است در آيه بعد مىافزايد:" و هنگامى كه آن را نظام
بخشيدم، و از روح خودم (روح شريف و ممتازى را كه آفريدهام) در او دميدم همگى براى
او به خاك بيفتيد و سجده كنيد" (فَإِذا
سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ).
***
به اين ترتيب آفرينش انسان پايان پذيرفت،" روح خدا" و" گل
تيره" به هم آميختند، و موجودى عجيب و بىسابقه كه قوس صعودى و نزوليش هر دو
بىانتها بود آفرينش يافت، و موجودى با استعداد فوق العاده كه مىتوانست شايسته
مقام" خليفة اللهى" باشد، قدم به عرصه هستى گذاشت" و در آن هنگام
همه فرشتگان بدون استثنا سجده كردند" (فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ).
و شايسته ستايش آن آفريدگارى را دانستند" كارد چنين دلآويز نقشى ز ماء و
طينى"!
***
اما" تنها كسى كه سجده نكرد ابليس بود تكبر ورزيد و تمرد و
طغيان نمود و به همين دليل از مقام با عظمت خود سقوط كرد و در صف كافران بود"
(إِلَّا إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ
الْكافِرِينَ).
آرى و بدترين بلاى جان انسان نيز همين كبر و غرور است كه پردههاى تاريك جهل
بر چشم بيناى او مىافكند، و او را از درك حقايق محروم مىسازد، او را به تمرد و
سركشى وامىدارد، و از صف مؤمنان كه صف بندگان مطيع خداست بيرون مىافكند، و در صف
كافران كه صف ياغيان و طاغيان است قرار مىدهد، آن گونه كه ابليس را قرار داد.
***
اينجا بود كه ابليس از سوى خداوند مورد مؤاخذه و بازپرسى قرار گرفت:
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 337