نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 312
بعضى معتقدند كه او از پيامبران بنى اسرائيل است، وى را فرزند ايوب مىدانند
كه اسم اصليش" بشر" يا" بشير" يا" شرف" بوده است و
بعضى او را همان" حزقيل" مىدانند كه ذا الكفل به عنوان لقب او انتخاب
شده است [1] در
اينكه چرا او" ذا الكفل" ناميده شده، با توجه به اينكه" كفل"
هم به معنى نصيب آمده و هم به معنى كفالت و عهدهدارى، احتمالات مختلفى دادهاند:
گاه گفتهاند: چون خداوند نصيب وافرى از ثواب و رحمتش به او مرحمت فرمود"
ذا الكفل" يعنى" صاحب بهره وافى" ناميده شد.
و گاه گفتهاند چون تعهد كرده بود كه شبها را به عبادت برخيزد، و روزها را
روزه دارد، و هنگام قضاوت هرگز خشم نگيرد، و بر سر اين عهد و پيمان باقيماند اين
لقب به او داده شد.
و گاه گفتهاند چون گروهى از انبياء بنى اسرائيل را كفالت كرد و جان آنها را
در برابر پادشاه جبار زمان حفظ نمود او را به اين اسم ناميدند.
به هر حال همين مقدار از زندگى او كه امروز در دست ماست دليلى بر استقامت او
در طريق اطاعت و بندگى خدا و مقاومت در برابر جباران است و سرمشقى است براى امروز
و فرداى ما، هر چند در باره جزئيات زندگى آنها بر اثر بعد زمان نمىتوان قضاوت
دقيقى كرد.
***
[1]" اعلام القرآن"،"
تفسير قرطبى"،" تفسير روح البيان" و" تفسير الميزان" هر
يك به بخشى از مطالب فوق اشاره كردهاند.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 312