نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 262
دهد، و مقام قضاوت را به طور مطلق به او بسپارد؟! اين آيه از پنج جمله كه هر
كدام حقيقتى را دنبال مىكند تشكيل يافته:
نخست مقام خلافت داود در زمين است، آيا منظور جانشينى انبياى پيشين است يا
خلافت الهى؟ معنى دوم مناسبتر به نظر مىرسد، و با آيه 30 سوره بقره سازگارتر
است" وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ
إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً":
" به خاطر بياور هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت من در روى زمين
خليفهاى قرار دهم".
البته خلافت به معنى واقعى كلمه در مورد خداوند معنى ندارد زيرا تنها در مورد
كسانى كه وفات يا غيبت دارند صحيح است، بلكه منظور از آن نمايندگى او است در ميان
بندگان، و اجراى اوامر و فرمانهاى او در زمين.
اين جمله نشان مىدهد كه حكومت در زمين بايد از حكومت الهى نشات گيرد و هر
حكومتى از غير اين طريق باشد حكومتى است ظالمانه و غاصبانه.
در جمله دوم دستور مىدهد: اكنون كه اين موهبت بزرگ به تو داده شده وظيفه تو
اين است كه در ميان مردم به حق حكم كنى، در حقيقت نتيجه خلافت الهى حكومت حق است،
و از اين جمله مىتوان استفاده كرد كه حكومت حق نيز تنها از خلافت الهى ناشى
مىشود و محصول مستقيم آن است.
در جمله سوم به مهمترين خطرى كه يك حاكم عادل را تهديد مىكند اشاره كرده،
مىگويد:" هرگز از هواى نفس پيروى مكن".
آرى هواى نفس پرده ضخيمى بر چشمان حقيقتبين انسان مىافكند، و ميان او و
عدالت جدايى مىاندازد.
لذا در جمله چهارم مىگويد:" اگر از هواى نفس پيروى كنى تو را از راه خدا
كه همان راه حق است بازمىدارد".
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 262