نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 160
شايد خداوند مىخواهد درسى را كه به يونس در شكم ماهى داده است، در اين مرحله
تكميل كند، او بايد تابش آفتاب و حرارتش را بر پوست نازك تنش احساس كند، تا در
آينده در مقام رهبرى براى نجات امتش از آتش سوزان جهنم تلاش و كوشش بيشترى به خرج
دهد، همين مضمون در بعضى از روايات اسلامى وارد شده است [1]
***
" يونس" را در اينجا رها مىكنيم
و به سراغ قومش مىرويم.
هنگامى كه يونس با حالت خشم و غضب قوم را رها كرد، و مقدمات خشم الهى نيز بر
آنها ظاهر شد، تكان سختى خوردند و به خود آمدند، اطراف عالم و دانشمندى را كه در
ميان آنها بود گرفتند، و با رهبرى او در مقام توبه بر آمدند.
در بعضى از روايات آمده است كه آنها دستجمعى به سوى بيابان حركت كردند، و بين
زنان و فرزندان، و حيوانات و بچههاى آنها، جدايى افكندند، سپس گريه را سر دادند،
و صداى ناله خود را بلند كردند و مخلصانه از گناهان خويش و تقصيراتى كه در باره
پيامبر خدا يونس داشتند توبه كردند.
در اينجا پردههاى عذاب كنار رفت و حادثه بر كوهها ريخت، و جمعيت مؤمن
توبهكار به لطف الهى نجات يافتند [2] يونس بعد از اين ماجرا به سراغ قومش آمد تا ببيند عذاب بر
سر آنها چه آورده است؟
هنگامى كه آمد در تعجب فرو رفت كه چگونه آنها در روز هجرتش همه بتپرست بودند
ولى اكنون همه موحد خداپرست شدهاند؟