نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 480
جنيين را بدون زندگى اين دنيا فرض كنيم.
اگر قانون خلقت اين بود كه تمام جنينها در لحظه تولد خفه مىشدند و مىمردند
چقدر دوران جنينى بىمفهوم جلوه مىكرد؟ همچنين اگر زندگى اين جهان بريده از جهان
ديگر تصور شود اين سر در گمى وجود خواهد داشت.
زيرا چه لزومى دارد كه ما هفتاد سال يا كمتر و بيشتر در اين دنيا در ميان
مشكلات دست و پا زنيم؟ مدتى خام و بىتجربه باشيم" و تا پخته شود خامى، عمر
تمام است"! مدتى به دنبال تحصيل علم و دانش باشيم هنگامى كه از نظر معلومات
به جايى رسيديم برف پيرى بر سر ما نشسته! تازه براى چه زندگى مىكنيم؟ خوردن
مقدارى غذا و پوشيدن چند دست لباس و خوابيدن و بيدار شدنهاى مكرر و ادامه دادن اين
برنامه خسته كننده تكرارى را دهها سال؟! آيا به راستى اين آسمان گسترده، اين زمين
پهناور و اين همه مقدمات و مؤخرات و اينهمه استادان و مربيان و اينهمه
كتابخانههاى بزرگ و اين ريزه- كاريهايى كه در آفرينش ما و ساير موجودات به كار
رفته، همه براى همان خوردن و نوشيدن و پوشيدن و زندگى مادى است؟
اينجا است كه آنها كه معاد را قبول ندارند، اعتراف به پوچى اين زندگى مىكنند،
و گروهى از آنها اقدام به خودكشى و نجات از اين زندگى پوچ و بىمعنى را مجاز و يا
مايه افتخار مىشمرند! چگونه ممكن است كسى به خداوند و حكمت بىپايان او ايمان
داشته باشد و زندگى اين جهان را بىآنكه مقدمهاى براى زندگى جاويدان جهان ديگر
باشد قابل توجه بشمرد؟.