نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 428
اين تعبير را مناسب ندانستهاند [1] ولى بعضى اين اعداد را لازم نمىدانند [2] به هر حال عقل
سليم ايجاب مىكند كه انسان از چنين دشمن خطرناكى كه به هيچ انسانى رحم نمىكند و
قربانيانش در هر گوشه و كنارى بر خاك هلاكت افتادهاند سخت بر حذر باشد، و آنى به
خود اجازه غفلت ندهد چنان كه امير مؤمنان على ع آن پيشواى آگاه و بيدار در يكى از
خطبههايش براى توجه به اين حقيقت، مردم را مخاطب ساخته مىگويد:
فاحذروا عباد اللَّه! عدو اللَّه، ان يعديكم بدائم، و ان يستفزكم بندائه، و ان
يجلب عليكم بخيله و رجله، فلعمرى لقد فوق لكم سهم الوعيد، و اغرق اليكم بالنزع
الشديد، و رماكم من مكان قريب، فقال رب بما اغويتنى لازينن لهم فى الارض و
لاغوينهم اجمعين:
" اى بندگان خدا! از اين دشمن خدا بر حذر باشيد، مبادا شما را به بيمارى
خويش (كبر و غرور) مبتلا سازد، و با نداى خود شما را به حركت در آورد، و به وسيله
لشكريان سواره و پيادهاش شما را جلب كند، به جان خودم سوگند او تيرى خطرناك براى
شكار كردن شما به چله كمان گذاشته، و آن را با قدرت و شدت تا سرحد توانايى كشيده،
و از نزديكترين مكان شما را هدف قرار داده!، هم او گفته است: پروردگارا به سبب
آنكه مرا اغوا كردهاى زرق و برق زندگى را در چشم آنها جلوه مىدهم، و همه آنها را
اغوا خواهم كرد (در حالى كه خداوند سبب گمراهيش نبود بلكه هواى نفسش او را گمراه
ساخته) [3] و راستى
عجيب است كه چنين دشمنى را به دوستى برگزينيم، و به گفته شاعر: