نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 14
"
كافران چنين پنداشتند كه هرگز برانگيخته نمىشوند، بگو: آرى به پروردگارم سوگند
همگى در قيامت مبعوث مىشويد، سپس همه شما از اعمالتان و نتائج آن آگاه خواهيد
شد"! و از آنجا كه يكى از اشكالات مخالفان معاد اين بوده كه به هنگام خاك شدن
بدن انسان، و پراكنده شدن اجزاى آن در اطراف زمين، چه كسى مىتواند آنها را بشناسد
و جمع كند و به زندگى نوين باز گرداند؟ از سوى ديگر چه كسى مىتواند حساب اين همه
اعمال بندگان را در نهان و آشكار و درون و برون نگاه دارد و به موقع به اين حسابها
برسد؟ لذا در دنباله آيه اضافه مىكند او از تمام امور پنهانى با خبر است و به
اندازه سنگينى ذرهاى در تمام آسمانها و نه در زمين از حوزه علم بى پايان او بيرون
نخواهد بود" (عالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ
ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ[1]"
و نه كوچكتر از ذره، و نه بزرگتر از آن، مگر اينكه همه اينها در كتاب مبين ثبت و
ضبط است" (وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرُ
إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ).
به اين ترتيب
نه پراكندهگى ذرات بدن انسانها در زمين، و نه آميختن آن با موجودات ديگر، و نه
حتى ورود اين اجزاء در بدن ساير انسانها از طريق مواد غذايى هيچيك مشكلى براى
اعاده آنها ايجاد نمىكند.
اعمال آنها
نيز در اين جهان باقى مىماند، هر چند تغيير شكل مىدهد، و او از تمام آنها به
خوبى آگاه است.
نظير اين
تعبير در" سوره ق آيات 3 و 4" نيز آمده است آنجا كه مىگويد
أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً ذلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ قَدْ عَلِمْنا ما تَنْقُصُ
الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَ عِنْدَنا
[1]" يعزب" از ماده" عزوب"
در اصل به معنى دور شدن از خانواده براى به دست آوردن مرتع است، سپس به هر نوع
پنهان شدن و غائب گشتن اطلاق شده است و به همين مناسبت به مردان يا زنانى كه از
همسر خود دور ماندهاند" عزب" يا" عزبه" گفته مىشود.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 14