نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 112
مىگيرد، و براى آفريدن اين ارزشها است.
اشتباه يك قوم و ملت در اين مساله، و روى آوردن به ارزشهاى خيالى و بىاساس،
كافى است كه تاريخ آنها را به تباهى بكشد، و درك ارزشهاى واقعى و معيارهاى راستين
محكمترين زيربناى كاخ سعادت آنها است.
دنيا پرستان مغرور ارزش را تنها منحصر در مال و قدرتهاى مادى و نفرات خود
مىدانند، حتى معيار شخصيت در پيشگاه خدا را در اين چهار چوب تصور مىكنند، چنان
كه در آيات فوق نمونهاى از آن ديديم، و نمونههاى فراوان ديگرى از آن در قرآن
مجيد به چشم مىخورد.
1- فرعون جبار و زر و زورپرست به اطرافيانش مىگويد: من باور نمىكنم موسى از
طرف خدا باشد اگر راست مىگويد پس چرا دست بند طلا به او داده نشده است؟!" فَلَوْ لا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ" (سوره زخرف آيه 53).
او حتى نداشتن چنين زر و زيورى را دليل بر پستى مقام موسى مىشمرد و مىگويد:
(أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِنْ هذَا الَّذِي هُوَ
مَهِينٌ) (سوره زخرف آيه 52).
2- مشركان عصر پيامبر ص از اينكه قرآن به مرد تهيدستى نازل شده تعجب مىكردند،
و مىگفتند" لَوْ لا نُزِّلَ هذَا الْقُرْآنُ عَلى
رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ":"
چرا اين قرآن بر شخصيت بزرگ و مرد ثروتمندى از سرزمين مكه يا طائف نازل نشده
است"؟! (زخرف آيه 31).
3- بنى اسرائيل به" اشموئيل" پيغمبر زمانشان در مورد انتخاب"
طالوت" به فرماندهى لشكر ايراد كردند، و گفتند:" نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَ لَمْ يُؤْتَ سَعَةً
مِنَ الْمالِ":" ما از او به فرماندهى و حكومت
سزاوارتريم، چرا كه از دودمان معروفيم، بعلاوه طالوت ثروتى ندارد"؟! (سوره
بقره 247).
4- مشركان ثروتمند قوم نوح به او ايراد كردند" چرا اين افراد اراذل و پست
اطراف تو را گرفتهاند"؟! و منظورشان از پستى، نداشتن مال و ثروت بود!
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 112