نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 174
دارند، و فرياد مىزنند، و نتيجه كفر و آلودگى را بازگو مىكنند، اما گويى گوش
شنوا را به كلى از دست دادهاند.
لذا در پايان آيه مىافزايد:" در اين موضوع نشانههايى از قدرت خدا، و
درسهاى عبرتى است آيا نمىشنوند"؟ (إِنَّ
فِي ذلِكَ لَآياتٍ أَ فَلا يَسْمَعُونَ).
***
در آيه بعد به يكى از مهمترين نعمتهاى الهى كه مايه آبادى همه سرزمينها و
وسيله حيات همه موجودات زنده است اشاره مىكند تا روشن شود همانگونه كه خداوند
قدرت بر ويران ساختن سرزمين تبهكاران دارد، قادر بر آباد كردن زمينهاى ويران و
مرده، و اعطاى همه گونه موهبت را به بندگانش دارد.
مىفرمايد:" آيا نديدند كه ما آب را به سوى زمينهاى خشك و بى آب و علف
مىرانيم، و به وسيله آن زراعتهايى مىرويانيم كه هم چارپايانشان از آن مىخورند،
و هم خودشان تغذيه مىكنند؟ آيا نمىبينند"؟ (أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَى الْأَرْضِ
الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ
أَ فَلا يُبْصِرُونَ).
" جرز" (بر وزن شتر) به معنى زمينى است كه گياه از آن ريشه كن شده
يا به تعبير ديگر به هيچوجه گياهى از آن نمىرويد، و در اصل از ماده"
جرز" (بر وزن مرض) به معنى قطع كردن و بريدن است.
گويى هر گونه گياه از چنين زمينى بريده شده، و يا زمين خودش، آن گياهان را قطع
كرده است.
جالب اينكه در اينجا تعبير به نسوق الماء (آب را مىرانيم) شده است، اشاره به
اينكه طبيعت آب به مقتضاى سنگينيش ايجاب مىكند كه روى زمين و در گودالها باشد، و
به مقتضاى روان بودنش بايد در اعماق زمين فرو رود، ولى هنگامى كه فرمان ما فرا رسد
طبيعت خود را از دست داده تبديل به بخار سبكى
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 174