نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 16
است كه خدا
به اهل آن نمىنگرد، (و آنها را مشمول لطفش قرار نمىدهد) و اين مصداق همان چيزى
است كه خداوند عز و جل فرموده" بعضى از مردم هستند كه سخنان بيهوده خريدارى
مىكنند تا مردم را از راه خدا گمراه سازند" [1]
تعبير به" لَهْوَ الْحَدِيثِ" بجاى" الحديث
اللهو" گويا اشاره به اين است كه هدف اصلى آنها همان لهو و بيهودگى است، و
سخن، وسيلهاى براى رسيدن به آن است.
جمله"
لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ" نيز مفهوم وسيعى دارد كه هم
گمراه كردن اعتقادى را شامل مىشود آن چنان كه در داستان نضر بن حارث و ابو جهل
خوانديم و هم منحرف ساختن اخلاقى آن چنان كه در احاديث غنا آمده است.
تعبير"
بغير علم" اشاره به اين است كه اين گروه گمراه و منحرف حتى به مذهب باطل خود
نيز ايمان ندارند، بلكه صرفا از جهل و تقليدهاى كوركورانه پيروى مىكنند، آنها
جاهلانى هستند كه ديگران را نيز به جهل و نادانى خود گرفتار مىسازند.
اين در صورتى
است كه تعبير" بغير علم" را توصيف براى گمراه كنندگان بدانيم، اما بعضى
از مفسران نيز احتمال دادهاند كه توصيفى براى" گمراه شوندگان" باشد،
يعنى مردم جاهل و بيخبر را ناآگاهانه به وادى انحراف و باطل مىكشانند.
اين بيخبران
گاه از اين هم فراتر مىروند، يعنى تنها به جنبههاى سرگرمى و غافل كننده اين
مسائل قانع نمىشوند، بلكه سخنان لهو و بيهوده خود را وسيلهاى براى استهزاء و
سخريه آيات الهى قرار مىدهند، و اين همان است كه در آخر آيه فوق به آن اشاره
كرده، مىفرمايد: و يتخذها هزوا.
اما توصيف
عذاب به" مهين" (خوار كننده و اهانت بار) به خاطر آن است كه جريمه بايد
همانند جرم باشد، آنها نسبت به آيات الهى توهين كردند، خداوند
[1] وسائل الشيعه ج 12 صفحه 228 (باب تحريم
الغناء).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 16