نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 49
19- و هنگامى
كه خواست با كسى كه دشمن هر دوى آنها بود درگير شود و با قدرت مانع او گردد،
(فريادش بلند شد) گفت: اى موسى! مىخواهى مرا بكشى، همانگونه كه ديروز انسانى را
به قتل رساندى؟ تو مىخواهى فقط جبارى در روى زمين باشى، و نمىخواهى از مصلحان
باشى! 20- (در اين هنگام) مردى از نقطه دور دست شهر (از مركز فرعونيان) با سرعت
آمد و به موسى گفت اى موسى اين جمعيت براى كشتنت به مشورت نشستهاند، فورا (از
شهر) خارج شو كه من از خيرخواهان توام.
21- موسى از
شهر خارج شد در حالى كه ترسان بود، و هر لحظه در انتظار حادثهاى، عرض كرد
پروردگارا! مرا از اين قوم ظالم رهايى بخش.
22- و هنگامى
كه متوجه جانب مدين شد گفت اميدوارم پروردگارم مرا به راه راست هدايت كند.
تفسير:
موسى مخفيانه به سوى مدين حركت مىكند
در اين آيات
به چهارمين صحنه اين سرگذشت پرماجرا روبرو مىشويم.
مساله كشته
شدن يكى از فرعونيان به سرعت در مصر منعكس شد و شايد كم و بيش از قرائن معلوم بود
كه قاتل او يك مرد بنى اسرائيلى است، و شايد نام موسى هم در اين ميان بر سر زبانها
بود.
البته اين
قتل يك قتل ساده نبود، جرقهاى براى يك انقلاب و يا مقدمه آن محسوب مىشد، و
دستگاه حكومت نمىتوانست به سادگى از كنار آن بگذرد كه بردگان بنى اسرائيل قصد جان
اربابان خود كنند! لذا در نخستين آيه مىخوانيم:" به دنبال اين ماجرا، موسى
در شهر، ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثهاى، و در جستجوى اخبار" (فَأَصْبَحَ
فِي الْمَدِينَةِ خائِفاً يَتَرَقَّبُ) [1]
[1]" يترقب" از ماده" ترقب"
به معنى انتظار كشيدن است و موسى در اينجا در انتظار پىآمدهاى اين حادثه بود و
نيز در انتظار اخبار آن، و اين جمله از نظر اعراب خبر بعد از خبر است، هر چند بعضى
احتمال دادهاند كه حال بعد از حال باشد، ولى بسيار بعيد است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 49