نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 46
خويش دعوت
كردند، و بعيد است مشركان اين ادعا را در مورد بتهاى سنگى و چوبى كرده باشند، زيرا
خودشان- آن گونه كه در داستان ابراهيم آمده- يقين داشتند كه بتها سخن نمىگويند
لَقَدْ عَلِمْتَ ما هؤُلاءِ يَنْطِقُونَ (انبياء-
63).
در حالى كه
مثلا در مورد مسيح در آيه 116 سوره مائده مىخوانيم أَ
أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَ أُمِّي إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ:"
آيا تو، به مردم گفتى كه من و مادرم را دو معبود غير از خدا انتخاب كنيد"؟! و
در هر حال مسلم است كه ادعاى مشركان و بت پرستان، واهى و بى اساس بوده و آنان
ايشان را به عبادت خود دعوت نكردهاند.
جالب اينكه
معبودان در جواب نمىگويند: خدايا ما آنها را به عبادت خود دعوت نكرديم، بلكه
مىگويند: ما غير از تو معبودى براى خود انتخاب ننموديم، يعنى وقتى خود ما تنها تو
را پرستش مىكنيم بطريق اولى براى آنها ديگرى را معرفى نكردهايم بخصوص اينكه اين
سخن با جمله" سبحانك" (منزهى تو) و با جمله"
ما كانَ يَنْبَغِي لَنا" (براى ما سزاوار نبود) همراه
است كه نهايت ادب و تاكيد آنها را بر توحيد روشن مىسازد.
2- انگيزه
انحراف از اصل توحيد
قابل توجه
اينكه معبودان، عامل اصلى انحراف اين گروه مشرك را" زندگى مرفه" آنها
مىشمرند، و مىگويند: خداوندا آنها و پدرانشان را از نعمتهاى اين زندگى برخوردار
ساختى، و همين باعث فراموشكارى آنها شد، بجاى اينكه بخشنده اين نعمتها را بشناسند
و به شكر و طاعتش پردازند در گرداب غفلت و غرور فرو رفتند، و تو و روز قيامت را به
دست فراموشى سپردند.
و به راستى
زندگى مرفه براى جمعيتى كه ظرفيت كافى ندارند و پايههاى ايمانشان سست است از يك
سو" غرور آفرين" است، چرا كه وقتى به نعمت فراوان
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 46