نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 248
عظيم نيل است زيرا" بحر" در لغت- چنان كه راغب در مفردات مىگويد-
در اصل به معنى آب فراوان و وسيع است، و" يم" نيز همين معنى را
مىرساند، بنا بر اين اطلاق اين دو كلمه بر" نيل" هيچ مانعى ندارد، و
اما قرائنى كه اين نظر را تاييد مىكند:
1- محل سكونت فراعنه كه مركز آباد شهرهاى مصر بوده حتما نقطهاى بوده است كه
با رود نيل فاصله زيادى نداشته، و اگر معيار را محل فعلى اهرام يا حوالى آن بگيريم
بنى اسرائيل ناچار بودند براى رسيدن به سرزمين مقدس نخست از نيل عبور كنند، زيرا
اين منطقه در غرب نيل واقع شده و براى رسيدن به سرزمين مقدس بايد آنها به سوى شرق
بروند (دقت كنيد).
2- فاصله مناطق آباد مصر كه طبعا در نزديكى نيل است با درياى احمر به قدرى است
كه بسيار بعيد به نظر مىرسد بنى اسرائيل بتوانند آن را در يك شب و يا نصف يك شب
طى كنند (از آيات گذشته اين مطلب روشن شد كه آنها شبانه سرزمين فراعنه را پشت سر
گذاشتند و قاعدتا در دل شب اين كار را كردند و لشكر فرعون نيز به هنگام طلوع آفتاب
به آنها رسيدند).
3- براى گذشتن از سرزمين مصر و رسيدن به اراضى مقدس نيازى نيست كه از درياى
احمر بگذرند، چرا كه قبل از حفر كانال سوئز باريكه خشك قابل ملاحظهاى در آنجا
وجود داشته است، مگر اينكه دست به دامن اين فرضيه بزنيم كه در زمانهاى بسيار قديم
درياى احمر با درياى مديترانه متصل بوده و در اينجا خشكى وجود نداشته است و اين
فرضيه به هيچ وجه ثابت نيست.
4- قرآن در داستان افكندن موسى به آب تعبير به" يم" كرده است (طه
39) و چنان كه گفتيم در مورد غرق فرعونيان نيز تعبير به" يم" كرده است و
با توجه به اينكه هر دو در يك داستان، و حتى در يك سوره (سوره طه) است، و هر دو
بطور مطلق نقل شده به نظر مىرسد كه هر دو يكى باشد. و با توجه به اينكه
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 248