نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 197
آنچه صحيحتر به نظر مىرسد اين است كه زكات منحصرا به معنى زكات واجب نيست،
بلكه زكاتهاى مستحبّ در شرع اسلام فراوان است، آنچه در مدينه نازل شد زكات واجب
بود ولى زكات مستحبّ قبلا نيز بوده است.
بعضى از مفسران نيز اين احتمال را دادهاند كه زكات به صورت يك حكم وجوبى اما
بدون حد و حدود در" مكه" بوده است، يعنى مسلمانان موظف بودند مقدارى از
اموال خود را به نيازمندان بپردازند، ولى بعد از تشكيل حكومت اسلامى و تاسيس بيت
المال زكات تحت برنامه مشخصى قرار گرفت و نصابها و مقدارهاى معينى براى آن قرار
داده شد و مامور اين جمع زكات از طرف پيامبر ص به هر سو اعزام شدند.
اما اينكه بعضى از مفسران مانند فخر رازى و آلوسى در روح المعانى و راغب در
مفردات نقل كرده كه زكات در اينجا به معنى هر گونه كار نيك و يا تزكيه و پاكسازى
روح و جان است بسيار بعيد به نظر مىرسد، زيرا در قرآن مجيد هر جا نماز و زكات
همراه با هم ذكر مىشود زكات به همان معنى انفاق مالى است، و استفاده معنى ديگر
نياز به قرينه روشنى دارد كه در اينجا نيست.
***
چهارمين ويژگى مؤمنان را مساله پاكدامنى و عفت به طور كامل، و پرهيز از هر
گونه آلودگى جنسى قرار داده، چنين مىگويد:" آنها كسانى هستند كه فروج [1] خويش را از
بىعفتى حفظ مىكنند" (وَ
الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ).
***
" مگر نسبت به همسران و كنيزانشان كه در بهرهگيرى از آنها هيچگونه
ملامت و سرزنش ندارند" (إِلَّا
عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ).