نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 63
محدود است و
براى آنكه نسل آنها منقرض نشود و حيات نوعى آنها ادامه يابد بايد فرزندانى از آنها
متولد گردد؟
و از نظر
اجتماعى، نياز كارهاى دستجمعى به نيروى انسانى بيشتر سبب مىشود كه انسان علاقه به
فرزند داشته باشد.
به علاوه
نيازهاى عاطفى و روانى و از بين بردن، وحشت تنهايى او را به اين كار دعوت
مىنمايد.
ولى آيا در
مورد خداوندى كه ازلى و ابدى است و قدرتش بىنهايت است و مساله نياز عاطفى و غير
آن در ذات پاكش اصلا راه ندارد اين امور تصور مىشوند؟
آيا جز اين
است كسانى كه براى خدا فرزندى قائل شدند او را با مقياس وجود خود سنجيدهاند و در
او همان ديدهاند كه در خود ديدهاند در حالى كه" هيچ چيز ما همانند خدا
نيست" (لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ)
[1]
يك نكته
مهم تاريخى پيرامون نخستين هجرت
نخستين هجرتى
كه در اسلام واقع شد هجرت گروه قابل ملاحظهاى از مسلمانان اعم از زن و مرد به
سرزمين حبشه بود آنها براى رهايى از چنگال مشركان قريش و تشكل و آمادگى هر چه
بيشتر براى برنامههاى آينده اسلامى مكه را به قصد حبشه ترك گفتند، و همانگونه كه
پيشبينى مىكردند در آنجا توانستند در آرامش زندگى كنند و به برنامههاى اسلامى و
خودسازى بپردازند.
اين خبر به
گوش سران قريش در مكه رسيد، آنها اين مساله را زنگ خطرى براى خود دانستند و احساس
كردند كه" حبشه" پناهگاهى خواهد
[1] در باره معنى كُنْ
فَيَكُونُ و دلائل نفى فرزند از خدا در جلد اول تفسير نمونه ذيل آيه 116 و
117 بقره نيز بحث كردهايم.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 63