نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 452
لرزه بر اركان حكومت نمرود افكند، به گونهاى كه نمرود روحيه خود را به كلى
باخت، چرا كه ديگر نمىتوانست ابراهيم را يك جوان ماجراجو و نفاقافكن معرفى كند،
او ديگر به عنوان يك رهبر الهى و قهرمان شجاع كه يك تنه مىتواند به جنگ جبار
ستمگرى با تمام قدرت و امكاناتش برود، شناخته مىشد، او اگر با اين حال در آن شهر
و كشور باقى مىماند، با آن زبان گويا و منطق نيرومند و شهامت بىنظيرش مسلما
كانون خطرى براى آن حكومت جبار و خودكامه بود، او به هر حال بايد از آن سرزمين
بيرون رود.
از سوى ديگر ابراهيم در واقع رسالت خود را در آن سرزمين انجام داده بود،
ضربههاى خردكننده يكى پس از ديگرى بر بنيان حكومت زد و بذر ايمان و آگاهى در آن
سرزمين پاشيده، تنها نياز به عامل" زمانى" بود كه تدريجا اين بذرها
بارور گردد و بساط بت و بتپرستى برچيده شود.
او بايد از اينجا به سرزمين ديگرى برود و رسالت خود را در آنجا نيز پياده كند،
لذا تصميم گرفت تا به اتفاق" لوط" (لوط برادرزاده ابراهيم بود) و
همسرش" ساره" و احتمالا گروه اندكى از مؤمنان از آن سرزمين به سوى شام
هجرت كند.
آن چنان كه قرآن در آيات مورد بحث مىگويد:" ما ابراهيم و لوط را به
سرزمينى كه براى جهانيان پر بركتش ساخته بوديم نجات و رهايى بخشيديم" (وَ نَجَّيْناهُ وَ لُوطاً إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بارَكْنا
فِيها لِلْعالَمِينَ).
گرچه نام اين سرزمين صريحا در قرآن نيامده ولى با توجه به آيه اول سوره اسراء
(سُبْحانَ الَّذِي أَسْرى بِعَبْدِهِ
لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي
بارَكْنا حَوْلَهُ).
معلوم مىشود همان سرزمين شام است كه سرزمينى است هم از نظر ظاهرى پربركت و
حاصلخيز و سرسبز و هم از نظر معنوى چرا كه كانون پرورش انبياء بوده است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 452